صنعت IML، صنعتی نوپا و نوظهور در جهان است و رشد تجاری بازارهای آن شاید عمری دو دههای در جهان دارند. عمر صنعت چاپِ لیبلهای درون قالبی و ظروف «آیامال» در ایران نیز به اندازه ربع قرن و البته همواره رو به رشد و تکامل است. قبل از ورود و ظهورIML، در ایران، صنعت چاپ(چاپ و دایکات لیبل) آمادگی کافی برای مواجهه با یک بازار پرتقاضا را نداشت و لیبلها، رویکرد بازارمحوری مطابق با خواست جهانی را نداشتند؛ اما وقتی که امکان تولید لیبلهایی با ویژگی همگونی با ظروف فراهم آمد(ظرف و لیبل یکی شدند) و شرایط چاپ «آیامال» در چاپخانههای ایران مهیا شد، بازار به یکباره رشد و جهشی قابل تأمل در تولید ظروف IML را تجربه کرد. کمااینکه، قبل از مهیا شدن بستر تولید و توسعه لیبلهای داخلی با کیفیت، ایران بازار هدف صادراتی بسیاری از کشورها چون ترکیه بود و واردات لیبل، آنچنان دارای ریسک بود که ترس از همخوانی و عدم عرضه و تقاضا، واردکننده را گاه مجبور میکرد آنچه وارد کرده است را در انبار نگه دارد تا زمان مناسب برای عرضهی آن به بازار فراهم شود؛ کاری که عملاً خواب سرمایه بود. از اینرو، وقتی از سال ۱۳۹۷، امکان تولید این نوع از لیبل در کشور برای شرکتهایی چون آنیلپک فراهم آمد و به سمت این بازار ترغیب شدند، تولید با توسعهای دو بعدی همراه شد و اینک این توسعه در بعد افقی و تنوع محصول به شدت محسوس و ملموس شده و به موازات رشد چاپ، ظرفیت تولید ظروف IML برای بازارهای مختلف بالا رفته است.
در گذشته، صرفاً تولیدکنندگان فرآوردههای لبنی از ظروف و لیبلهای IML استقبال میکردند و به نوعی بازار محدود و محصور به محصولاتی خاص بود. اما با بالارفتن سطح آگاهی از قابلیتهای این ظروف و ویژگیهای متمایزکننده لیبلهای آنها، بازار به صورت افقی رشد کرد. آرام آرام صنایع مختلف، مصرفکنندهی آن شدند و حالا شرایط به نحوی است که محصولاتِ زیادی با ظروف و لیبلهای IML عرضه میشوند، محصولاتی که با جعبههای مقوایی به بازار راه مییافتند و به دست مصرفکننده نهایی میرسیدند به ظروف IML روی آوردهاند و در همین راستا، آنیلپک، اینک، تأمینکنندهی بخش قابل توجهی از نیاز صنایع غذایی، صنایع لبنی چون ماست و پنیر، صنعت بستنی، شکلات، شیرینی، کره و مارگارین، نوشیدنیها، صنایع آرایشی و بهداشتی، دارویی، دخانیات، رنگ و رزین، مصنوعات پلاستیک خانگی و شرکتی(پلاسکو)، اسباببازیها، روغنهای صنعتی(روغن و روانکنندهها)، محصولات باغبانی، شیمیایی و…در ایران است و این پاسخگویی بر مبنای طبقهبندی بازارها با محوریتِ ویژگیهای خاص ظروف و لیبلهای IML برای هر محصول و بازار صورت گرفته است.
چرا که در بازار بستهبندی و چاپ لیبل آیامال، یک سری از ویژگیها مانند امکان تولید انبوه، ارزان و اقتصادی، استفاده از مواد اولیه سالم و منطبق با استاندارد و گریدهای غذایی و خوراکی، قابل بازیافت بودن، امکان بازاریابی هدفمند، تنوع مشهود در بافت و طرح یا انطباق با کاتالوگ و رنگهای کددار جهانی، کلی هستند؛ اما یک سری از شاخصهها نیز وجود دارند که صرفاً مطابق با نوع کالایی که با ظرف IML بستهبندی شده، قابل تبییناند و گاهی هم بر اساس توانمندی شرکت تولید ظرف و لیبل تعریف میشوند. مثلاً برای بازار مارگارین، تولیدکننده و مصرفکننده میداند نوع قالب مصرفی آن کاملاً متفاوت از دیگر مارگارینهاست. ظرف با ایجاد ممانعت فیزیکی، امولسیون«۱۶ درصد آب و۸۲ تا ۸۵ درصد چربی» محصول را حفظ میکند. مانع از آسیبهای ناشی از عوامل فیزیکی ـ مکانیکی و ورود هوا و تشکیل حباب میشود. از تغییر رنگ طبیعی و یکنواخت و بوی شبیه به کَرهی محصول جلوگیری میکند. با افزایش طول عمر، مواد مغذی موجود در آن را کاملاً سالم نگه میدارد. لیبل آن شفاف، مقاوم، واضح، ثابت و دارای قابلیت سفارشیسازی و عملاً کاتالوگی از رنگهای کددار جهانی است. استحکام، دوام و ماندگاری بالایی دارد. مبتنی بر تکنیکهای روانشناختی و روانشناسی فروش تولید شده است. باعث کاهش چشمگیر کپیبرداریهای غیرقانونی از طرح محصول میشود و در بازار، خلاقیت و نوآوری در آن، سودآوری و رقابت تجاری را فراهم میسازد. شیوه تولید و بستهبندیِ آن هم باعث ارجحیت برند میشود. موقعیت تجاری متمایزی را در بازار داخلی برای این نوع محصول میسازد و البته امکان رقابتِ متمرکز بر صادرات را به خوبی ایجاد میکند؛ از اینرو، وقتی محصولی با ظرف IML بستهبندی میشود نمیتوان گفت که فقط یک مورد خاص مانند قیمت پایین دلیل انتخاب آن بوده است.
مضاف بر تمامی متغیرها و ویژگیهای متمایزکنندهی نامبرده، لیبلها نیز، خود مزیتآفرینی نسبی اقتصادی دارند. لیبلها، در روشهای دیگری به غیر از IML، با چسب به شیشه یا ظرف، چسبانده میشوند که در بازیافت، این چسب مشکلساز است. اما در پروسه «آیامال»، چسبی وجود ندارد. از طرفی دیگر ساختار ظروف IML، بهگونهای است که قابلیت بازمصرف دارد و میتواند نوع کاربری آن به ویژه در خانهها تغییر کند و برای مدتهای طولانی در چرخهی مصرف بماند. علاوه بر آن، ظرف IML، قابلیت بازیافت و استفاده مجدد به عنوان مادهی اولیه یا محصولی دیگر را دارد و اگر به سایتهای بازیافت برسد میتواند بهَعنوان یکی از بهترین مواد پلیمری از حیث زیستپذیری وارد چرخهی تولید محصولاتی دیگر شود. مهمتر آنکه جنس این ظروف از پلیپروپلین «PP» است که به آن خاویار صنعت پتروشیمی گفته میشود، با محیط زیست سازگار و مطابق با استانداردهای اروپایی است و میتواند به عنوان مواد اولیه ظروف در صنایع مهم مورد استفاده قرار بگیرد و به همین جهت، نگرانی زیست محیطی برای آن وجود ندارد و حتی بسیاری از انجمنها و کنوانسیونهای جهانی بر روی بازیافتپذیر بودن آنها متمرکز شدهاند. مجموعه قابلیت و توانمندیهایی که اتکا بدانها میتواند یک گروه فعال در صنعت IML را به اوج برساند و آن را نه تنها تأمینهای نیازهای داخلی ملی که تأمینگر بازارهای جهانی و فراتر از جغرافیای تجاری ملی کند. قابلیتهایی که شرکتِ آنیلپک با بهرهگیری از آنها در کنار همسویی گامبه گام به فناوریهای AI اینک یک شرکت پیشران در حوزه نیازهای آیامال داخلی و یک نمونه موفق در بخش صادرات و سرمایهگذاری در بازارهای تجاری خارجی شده است. آنیلپک، اینک، توانایی تأمین ۷۰ درصدی نیاز بازار و صنایع ایران را دارد و تولیدکنندگان و برندهای بزرگی در فهرست مشتریان آن جای گرفتهاند. علاوه بر آن، این شرکت، لیبل مورد نیاز کمپانیهای بزرگ تولیدکننده ظروف را تأمین و کمک میکند تا آنها ظروفی با لیبلهای تولیدی آنیلپک را به مشتریان خود عرضه کنند. در بحث صادرات نیز، جغرافیای صادراتی آن مضاف بر کشورهای مقصد ثابت با سطح بالایی از تقاضا، گسترش یافته و آن را در صادرات به آسیا، اوراسیا و آفرو-اورسیا طبق شواهد تجاری و میزان استقبال از محصولات، به یک پیشران توانمند تبدیل کرده است.
همانگونه که میدانیم، صادرات به عنوان موتور محرکه اقتصاد و رمز بقای کشورها در بازارهای جهانی نقش مهمی را در عرصه اقتصاد جهانی ایفا میکند؛ زیرا تقویت ظرفیتهای تولید و ایجاد ظرفیتهای جدید ضمن هموارسازیِ راه توسعه صادرات، نقش دولت را به عنوان تضمینکننده سرمایهگذاریهای موجود و کاهش انحصار پررنگتر میکند. از سویی دیگر صادرات امکان استفاده از بازارهای جهانی را برای رشد تولید داخلی مهیا کرده و بنگاههای تولیدی را قادر میسازد تا از محدودیتهای بازار داخلی رها شده و با توسعه صادرات بازارهای جهانی را هدف قرار دهند و از صرفههای اقتصادی حاصل در تولید بیشتر بهرهبرداری کنند. موضوعی که محقق نخواهد شد مگر در سایه اتخاذ سیاستهای مناسب با هدف ارتقای تولیدات صادراتمحور و تسلط بر دانش اقیانوس آبی در تجارت خارجی که همان شناخت سلیقه بازارهای جهانی بر مبنای نیازسنجیهای مطالعاتی است. سواد تجاری و بازرگانی که آنیلپک، تلاش کرده با ابتناء بدان، به یک الگو و دوره تجاری راهگشا برسد و آن را در روندهای تجاری و مذاکرهای خود به اشتراک بگذارد. الگویی که در اشل اقتصاد کلان شامل اثر مثبت روی تراز پرداختها، کاهش بیکاری، کاهش تکانههای اقتصادی، افزایش استاندارد زندگی و تقویت پیوندهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بین کشورهاست اما از حیث بازخورد داخلی و شرکتی، باعث افزایش فروش و سود میشود و امنیت تجاری را افزایش میدهد؛ چرا که وقتی شرکتها محصولات خود را صادر میکنند، علاوه بر بازار داخل در بازارهای بینالمللی هم حضور خواهند داشت؛ بنابراین اگر یکی از این بازارها با عوامل مختلف صدمه ببیند، بازارهای دیگر برای حفظ و توسعه فعالیت تجاری همچنان باقی میمانند. مضاف بر اینکه، با این حضور بینالمللی، گرید نوآوری هم ارتقاء مییابد و چون محصول یا خدمات بایستی در مقیاس و کیفیتهای بینالمللی گنجانده و دائم برای ارتقای محصولات و نوآوری در روشهای تجاری تلاش شود، تولید مبتنی بر تکنولوژی، همگام با فناوریهای هوش مصنوعی/ دیجیتال و انقلابهای صنعتی چهارم تا ششم، ناخودآگاه، سطح شرکت را در بازارهای تجاری نوآور به گونهای بالا میبرد که رقابت، مرز جغرافیایی برای تجارت را نامرئی کند و برندینگ، معیارِ جایگیری در بازارهای جهانی شود. معیاری که یکی از پارامترهای پولساز در صادرات است و آنگونه که منحنی اسمایلی کورو (Smiley Curve) نشان میدهد، چون کمترین سود در زنجیره تأمین به تولیدکننده تعلق دارد و بیشترین سود از آنِ نوآوری، خدمات و برندینگ است، تعیین بودجه برای برندینگ را از هزینهها منفک کرده و با سود حاصل از آن، هر بودجهای را جبران میکندو به چرخه مالی شرکت باز میگرداند. یک خصلت ایجابی از نوآوری که میتوان ادعا کرد همسو با صرفه مقیاس نیز هست؛ به این مفهوم که هرچه میزان تولید افزایش یابد، تولید مقرونبهصرفهتر میشود، هزینههای ثابت در کالاهای تولیدی بیشتری سرشکن شده و درنهایت بهایتمامشده کالای تولیدی کاهش مییابد. روندی که متعاقب آن، شرکت در مواجهه با بازار، دانش بیشتری فرا میگیرد. این دانش آن را در بازارهای داخلی هم موفقتر میکند و به آن یاد میدهد، چگونه با رقبای خود رقابت سالم داشته باشد، حتی با آنها تعامل و همکاری کند و از مزایای این تعامل بهرهمند شود. تمامِ آن چیزی که آنیلپک در چرخه تولید و صادرات خود، تجربه کرده است و این تجربه کمک میکند تا حتی مشتریان آن بتوانند برای محصولِ سفارشی و شخصیسازی شدهی خود نیز بازاری موفق و پررونق بیابند.