سید رضا حسینی/ کارشناس اقتصادی
تولید، رکن اساسی اقتصاد است و ویژگیهای مشترکی به نام زنجیره تأمین دارد. ویژگیِ اولِ این زنجیره، گریزناپذیریِ توالی آن است. فناوری، توالی را الزام کرده و باید از آن تبعیت کرد. ویژگیِ دوم آن است که در این توالی، هر مرحله از زنجیره نسبت به مرحله قبل ارزش افزودهای دارد که بر آن ارزش قبلی میافزاید. ویژگیِ سوم، روابط تجاری درونِ زنجیره است که پایدار و تکرارشونده هستند.
یعنی شرکای تجاریِ درون زنجیره که سالهاست با هم کار میکنند، بر اساس، یک التزام و دیسیپلین جمعی حاکم بر زنجیره، با هم در ارتباط هستند. کسی که این الزام را نپذیرد، نمیتواند در جمع بماند. شرکای تجاری اگر بخواهند رابطهی پیشبینیپذیر داشته باشند، باید الزام به ایفای تعهدات را در درون جمع بپذیرند. بیرون زنجیره هرکسی میتواند هرکاری کند به این خاطر که ریسکش را هم خودش میپذیرد اما در داخل زنجیره، ریسکها سرایت پیدا میکند.
درواقع هم ریسکها و هم حسنعملها سرایت پیدا میکند به مصداق این مَثَل که اگر پروانهای در آمریکای جنوبی بال بزند، در خاورمیانه سیل میآید. کمااینکه به گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۲۱، زنجیرههای تأمین امروزه دیگر گسترده و فرامرز شده و از مرزها عبور کردهاند؛ و در نتیجه آن، روابط تجاری پایدار تکرارشونده در کشورهای مختلف، اعضای زنجیرههای جهانی تولید را قویاً تحت تأثیر قرار داده است. اینک هر عضوی از زنجیره که معتبرتر و قویتر است، میتواند از اعتبار خودش استفاده کند و ضعف حلقهی ضعیفتر زنجیره را پوشش بدهد، تابآوری زنجیره را بالا ببرد و پیشبینیپذیری اتفاقات آینده را برای همه حلقههای زنجیره افزایش دهد.
همانگونه میتواند با در نظر گرفتن صِرف منافع خود و اولویتدهی بدانها، کل فرآیند تولید و ارزش زنجیره تأمین را مختل کند و با این اخلال در روند زنجیره، تقاضای نهایی را تحت تأثیر قرار دهد؛ به مثابه گسلی که شکاف و عمق آن میتواند لحظه به لحظه افزایش پیدا کند. برای نمونه، صنعت بستهبندی با ظروف و لیبلهای «IML»، یک زنجیرهی تأمین متکی بر تکنولوژی و وابسته به هم دارد. در این زنجیره، مواد اولیهای مانند پلیپروپیلن، نقشی اساسی را ایفا میکنند و پتروشیمیها در این صنعت جایگاه خاصی دارند.
پروپیلن و گریدهای آن، الفینهای سبکاند که مهمترین زنجیره ارزش محصولات در صنعت پتروشیمی را دارند و به عنوان ماده اولیه در پاییندستی پرکاربردی همچون بستهبندی، مورد استفاده قرار میگیرند. از ۲۷ میلیون تن موادی که برای پروانههای صادره و مجوزهای بالای ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی صادر میشوند، حدود چهار میلیون تن آن پروپیلن است که واحدهای تولیدکننده پروپیلن کشور فقط ظرفیت تولید حدود یک میلیون و صدهزار تن در سال از این الفین را دارند و بخشی از این میزان تولید هم صادر میشود.
بدین جهت، صنایع پتروشیمی، جزو همان عناصر حیاتی زنجیره تأمین هستند که میتوانند باعث تقویت و رشد زنجیره یا عامل مخل در آن شوند. موضوعی که چندی است بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. دولت مدتی پیش بر اساس لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ و با ابلاغیهای اعلام کرد: «صادرات محصولات پتروشیمی در سال آینده به عنوان صادرات مواد خام و نیمهخام تلقی خواهد شد و همین موضوع معافیت مالیاتی این صادرات را متوقف خواهد کرد»؛ اما با مخالفت پتروشیمیها مواجه شد که پیرامون این لایحه و مخالفت با آن، چند مورد قابل تأمل وجود دارد که در برخی از آنها حتی گزارههای غلط جایگزین واقعیت موجود شدهاند و میتوانند به صورت جدی بر زنجیره تأمین صنایع زیردستی و تکمیلی مانند صنعت بستهبندی اثر منفی بگذارند.
در این ابلاغیه نام محصولاتی نظیر اتان، اتیلن، پروپیلن، پلیپروپیلن و پلیاتیلن ترفتالات به چشم میخورد اما در مقابل نامی از محصولاتی مانند اوره، متانول و پلیاتیلنها که فعالان بازار سرمایه به شدت نگران قرار گرفتن آنها در لیست مالیات مواد خام و نیمه خام صادراتی بودند، برده نشده است. بیشک و از آنجایی که صنایع پاییندستی پتروشیمی در سالهای اخیر به شدت از کمبود و گرانی مواد اولیه رنج بردهاند، حذف معافیت مالیاتی میتواند منجر به کاهش صادرات و توسعه صنایع تکمیلی و در نهایت ایجاد اشتغال و درآمد شود؛ کمااینکه بدیهی است، زمانی که پتروشیمیها صادرات خود را افزایش دهند، بازار داخلی دچار کمبود مواد اولیه میشود و این مسئله میتواند رقابتهای قابل توجهی را در بورس کالا برای خرید مواد اولیه پتروشیمی ایجاد کند که آمار هم نشان میدهد رقم کلی رقابتها در بورس کالا برای محصولات پتروشیمی فقط در ۱۰ ماهه سال جاری به بیش از ۴۲ هزار میلیارد ریال رسیده است.
بدین جهت، طبیعی است، شرکتهای پتروشیمی که به واسطه صادرات حتی با نرخهایی پایینتر از نرخهای جهانی، سود میبرند، مخالف این طرح باشند و صنایع زیردستی که میتوانند امیدوار به رفع مشکلات کمبود و گرانی مواد اولیه شوند از این حذف معافیت، رضایت داشته باشند. ولی در این بین یک گزاره غلط وجود دارد که در هر حال پتروشیمیها را به سود می رساند و البته زنجیره تأمین صنایع پایین دستی چون«IML» و بستهبندی را دچار مشکل میکند. سه محصول متانول، اوره و پلیاتیلن مطابق تعریف قانون ، ماده نیمهخام محسوب میشوند، زیرا «اورهفرمالدهید» و «ملامین» از اوره، «پروپیلن» و «پلیپروپیلن» از متانول و «انواع بطری و ظروف یکبار مصرف» از پلیاتیلن قابل تولید هستند و از هر سه ماده میتوان به عنوان ماده اولیه برای تولید محصول نهایی صنعتی استفاده کرد.
از این حیث گرچه مطابق با تعریف مواد نیمهخام، پروپیلن و انواع پلیپروپیلن ماده نیمهخام تعریف شدهاند و مشمول مالیاتاند اما خوراک آنها یعنی متانول در لیست مواد نیمهخام جای نگرفته و معافیت صادراتی دارد و این دقیقا برعکس سیاستگذاری منطقی مالیاتی است. حذف متانول از لیست مواد نیمهخام و تمدید معافیت مالیاتی آن میتواند اشتیاق سرمایهگذاران در ادامه زنجیره ارزش پتروشیمی را از بین ببرد، چرا که مواد پاییندست متانول شامل مالیات صادراتی هستند اما متانول شامل مالیات نشده است.
در نتیجه پتانسیل ادامه زنجیرهی پاییندست متانول توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد و صرف حدود یک میلیارد دلار برای واردات محصولات پاییندستی متانول در زنجیره پروپیلن، چرخه اقتصادی را متضرر میکند. در کنار این ضرر اقتصادی، پیوستگی و توالی عناصر زنجیره تأمین در صنعت بستهبندی و «IML» نیز برهم خواهد خورد و این امر ناخواسته به ضرر تمامی اعضای درگیر در این زنجیره میشود ولو برخی از آن سود برده باشند.