سید رضا حسینی/ کارشناس اقتصادی
سالهاست تولیدکنندگان و صنعتگران با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. به اندازه همهی این سالهای سخت هم، برای رفع موانع از دولتی به دولتِ دیگر وعده داده شده است. اما نه تنها اتفاق روبه بهبودی رخ نداده که بسیاری از گردونهی تولید خارج شدهاند. تولید و در شِمایی کلی، اقتصاد کشور به هیچ وجه دیگر تاب و توانِ، آزمون و خطای سیاستگذران و راهبران اقتصادی را ندارد. از لحاظ بسیاری از متغیرهای اقتصادی، تولید، صنعت و تجارت، اینک در شرایط بغرنجی قرار دارد و تکرر اشتباهات قبلی، نتیجهای جز به بیراهه رفتن و رکود روبه سقوط تولید را نخواهد داشت.
نیمنگاهی به توپولوژی تولید و تجارت، نشان میدهد وقتی تورم طی ۱۲ماه به بیش از ۴۳درصد و رشد اقتصادی طی سه دهه عملاً به صفر درصد میرسد، پس با ریسکپذیری پایین، مصلحتاندیشی بیش از حد، گرهزدن مسائل به یکدیگر، استفاده از نیروهای ناکارآمد یا کم کارآمد و درگیرشدن در چرخه تمامنشدنی انتصابات، نمیتوان معجزه کرد. شاید تیکگذاری اولویتی و نوشتن راهکارها بر روی کاغذ و سندهای سیاستی، حاکی از شناخت نسبی از حال و روز اقتصاد، تولیدکننده، سرمایهگذار و کارگر باشد و تنها ۳۰ درصد از موفقیت را بتوان برای آن پیشبینی کرد اما قطعاً، راهبردی و گرهگشا نیست. ساختار بوروکراسی اداری، مشکلات تحریم و شرایط کرونا و پساکرونا در کنار تورم لجام گسیخته و رشد اقتصادی پایین، به شدت در بهرهوری اقتصاد فعلی تاثیرگذار است.
ضمن اینکه استفاده نکردن از فرصتهای موجود، عدم مدیریت مناسب در بازارها و ایجاد بیاعتمادی، همه و همه، مسائلی هستند که جدای از تمامی شکستهای قبلی، دوشادوش راهبران و کارگزاران اقتصادی کنونی باقی خواهند ماند؛ مگر آنکه دولت و تیم اقتصادی او، بپذیرد حداقل در بخش تولید و صنعت به برنامه دقیقِ بخش به بخش و صنعت به صنعت و یک گفتگوی ملی نیاز دارد. دولت نیاز دارد، تیم اقتصادی خود، نمایندگان بخش خصوصی، متخصصان صنعت، مشاوران مدیریت، بانکداران، نمایندگان جامعه کارگری و… را گرد هم بیاورید و در مورد اینکه باید از کدام بخش و چگونه حمایت شود، به بحث و گفتوگو بنشیند. لازم است، این تفکر سیاه و سفید درباره تولید، بازار، صنعت و دولت کنار گذاشته شود تا اگر دولت نمیتواند به تنهایی مشکلات و فرصتها را درست تشخیص دهد و حمایتهای برنامهای، مالی و تولیدیاش شایسته باشد، گفتگو و همکاری او با جامعه صنعتی و تولیدی، آن را در دام مداخلهی بیهدف، دوگانگی و تقابل دولت در برابر صنعت یا دولت در برابر بخش خصوصی نیندازد.
اقدامات بسیاری وجود دارد که دولت میتواند در قالب تعامل و همفکری، با انجام آنها، روح تازهای به تولید ببخشد. برای نمونه در صنعت چاپ و بستهبندی، میتواند با برنامهریزی و اعمال سیاستهای صنعتی، از طریق اعطای وامهای ارزان و زودبازده، تخفیفهای مالیاتی و کاهش فشار برتولیدکننده، حمایتهای بیمهای، کاهش هزینههای تأمین مواد اولیه بخشهای تولیدی این صنعت، کنترل تعرفهی گمرکی، کنترل بازار واردات، پوشش ریسکهای پیشبینینشده فراروی تولید و سرمایهگذاری و حمایت از جریان تشکیل سرمایه در ماشینآلات و تجهیزات و… به بهبودهایی جزیی اما اثربخش برسد. یکی دیگر از مهمترین کارهایی که دولت سیزدهم میتواند برای بازگرداندن ثبات به این صنعت انجام دهد، حذف قوانین مانعزای تولید و مداخلههای دولتی است.
باید پذیرفت، واسپاری مسؤولیتها و تصدیگریها به فعالان، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران خصوصی این صنعت، الفبای حمایت از آنهاست. با شناختی که جامعه فعال این صنعت از حوزههای فعالیت خود دارد، بسیاری از چالشها و مشکلات آن، آسانتر برطرف خواهد شد. بدینسان، اگر تیم اقتصادی جدید میخواهد عیار خود را در بزنگاهها و گلوگاههای مختلف بسنجد، میتواند تمرکزش را بر اصلاحات پولی، ارزی، تجاری، بودجهای، مالیاتی و… بگذارد و مأموریتش را، حمایت از صنعت و تولید از پرتو همراهی و همفکری بداند. توصیهپذیری دولت سیزدهم و تیم اقتصادیاش، بیشک تنها چیزی است که پشیمانی در پی نخواهد داشت و چه بسا، سدی در برابر بسیاری از نبایدهای شکستساز باشد.