پلاستیکها، مواد سبک، با دوام، ارزان و قابل اصلاحی هستند که میزان مصرف آنها به سرعت در حال رشد است. در اروپا، بزرگترین بخش استفاده از پلاستیکها به صنعت بستهبندی «۳۹٫۵ درصد»، ساخت و ساز «۲۰ درصد» و صنعت خودروسازی «۸٫۶ درصد» اختصاص دارد. سهم مصرف جهانی پلاستیکها نیز تقریبا با همین نسبتها صورت میگیرد. علاوه بر آن، پلاستیکها در صنعت الکترونیک، کشاورزی و سایر مصارف مانند ورزش، کالاهای بهداشتی و سلامت کاربرد دارند و مقاومت حرارتی، دانسیته و ساختار آنها به افزودنیهایی که بدانها اضافه میشود وابسته است. متداولترین نوع پلاستیک در جهان اکنون پلیاتیلن است که حدود ۲۹ درصد از تقاضای جهانی را به خود اختصاص داده و پس از آن پلیپروپیلن با سهمی ۱۹ درصدی، در صدر تقاضا قرار دارد و در ساخت ظروف مصرفی برای صنعت بستهبندی، لوازم خانگی و… مورد استفاده قرار میگیرد.
بر اساس جدیدترین یافتههای پژوهشی مرکز تخصصی دادههای بازار و مصرفکننده «Statista»، بازار پلاستیک جهان که در سال ۲۰۲۱، ارزشی بالغ بر۵۹۳ میلیارد دلار آمریکا داشت، امسال با تولیدی دوبرابر- نسبت به سال ابتدایی شروع قرن- یعنی ۳۶۷ میلیون تن، نرخ رشد مرکب سالیانه«CAGR» ۳٫۷ درصد را دنبال خواهد کرد تا بر اساس پیشبینیها، به ارزشی بیش از ۸۱۰ میلیارد دلار آمریکا تا سال ۲۰۳۰ برسد، نگرانیهای فزایندهای که در مورد اثرات زیستمحیطی وجود دارد را با ارزشدهی ۲۰ میلیارد دلاری به تولید پلاستیکهای پایدار، کاهش دهد و چرخهی تولید پلاستیک از تهیه مواد خام گرفته تا سنتز پلیمر، ترکیب پلیمر و در نهایت قالبگیری و فرمدهی را به چرخهای امنتر تبدیل کند. موضوعی که در ابتداییترین سطح پیامدی آن، سطح انرژی ۶۲ تا ۱۰۸ مگاژولی پلاستیک در هر کیلوگرم را به نصف میرساند و از حیث تبعات کلان، قدرتِ چین، بزرگترین تولیدکنندهی پلاستیکِ جهان که سهمی ۳۲ درصدی در بازار بینالمللی دارد و همچنین نفتا، دومین منطقه بزرگ تولیدکننده پلاستیک جهان که ۱۹ درصد از تولید جهانی را از آن خود کرده است، افزایش داده و چند برابر میکند. به نحوی که چین، بر مبنای تولید ماهیانه شش تا هشت میلیون تن پلاستیک و ارزش صادراتی ۴۸٫۳ میلیارد دلاری آن در سال ۲۰۱۹، رهبر و پیشرو پلاستیک جهان خواهد شد تا بر تقاضای جهان و به ویژه نیاز بازار منطقهی آسیاپاسفیک، در صنعت بستهبندی مبتنی بر فناوریهایی چون «IML» اثر بگذارد و با ایجاد ارزش افزوده، ولو تحت پارامترهایی مانند صرفه جویی۸۰ درصدی در وزن و ۳۰ تا ۵۰ درصدی در هزینههای بستهبندی، نقش بازیگران اساسی در این صنعت را تغییر دهد. مثلاً بر بازار جهانی لوازم خانگی پلاستیکی و غیرپلاستیکی جهان اثر بگذارد، در تغییر اندازه آن از ۵۰۲٫۲۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ به ۵۵۷٫۷۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ سهم داشته باشد، انتظار این بازار برای دستیابی به ارزشی بالغ بر۸۱۸٫۸۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۶ با نرخ رشد مرکب سالیانه ۱۰٫۱ درصد که مشروط به عواملی شاخص مانند افزایش سهم ۴۳ درصدی ماشینآلات تزریق پلاستیک و قالبگیری تزریقی از تقاضای بازار لوازم و ظروف پلاستیکی«IML» است را تحت تأثیر قرار دهد و فرصتهای سهمبری کشورهایی مانند ایران در اندازه و بینش بازار لوازم خانگی پلاستیکی و بستهبندیهای «آیامال» را به فرصتهایی طلایی یا سوخته تبدیل کند.
کمااینکه برآورد صندوق بینالمللی پول از تولید ناخالص داخلی ایران نشان میدهد در سال ۱۴۰۰، ایران بیش از ۳۴ میلیارد دلار صادارت غیرنفتی و بیش از ۳۸ میلیارد دلار واردات غیرنفتی داشته و تولید ناخالص داخلی آن بالغ بر۳ هزار و ۳۱۵ میلیارد تومان بوده است. سهم ارزش افزوده صنایع پلاستیک از تولید ناخالص داخلی ایران نیز بر مبنای تخمین نقش مواد اولیه وارداتی و بازیافتی حدود ۱.۵ درصد بوده که حدود ۱۰ درصد از «GDP» بخش صنعت را شامل میشود. سهم اشتغال صنایع پلاستیک از کل اشتغال هم در سال ۹۹ حدود ۳.۶ درصد؛ معادل ۱۱.۳ درصد از اشتغال بخش صنعت و میزان صادارت محصولات پلیمری بالغ بر ۱.۵ میلیارد دلار بوده که سهم ارزآوری صنایع پلاستیک از کل صادرات غیرنفتی صنعت را به ۴۴ درصد میرساند و این در حالی است که از تقاضای ۱۰۹ میلیون تنی پلیاتیلن در جهان، نیاز ۶ میلیون تنی خاورمیانه و تقاضای یک میلیون و ۱۷۵ هزار تن داخلی، عربستان بیش از ۲ برابرِ ایران تولید و عرضه داشته و در بحث تولید پلیپروپلین، شرایط کمی بدتر بوده است؛ تا بدانجا که میتواند در کنار تحریمهای اقتصادی و پتروشیمی به تنهایی فرصت طلایی ایران را به شدت تحت تأثیر قرار بدهد. چرا که طبق آخرین آمار موجود تا اردیبهشت امسال، ظرفیت اسمی تولید پلیپروپیلن در ایران حدود یکمیلیون و ۹۵هزار تن در سال بوده و شرکت پلیپروپیلن جم با ظرفیت ۳۰۰هزار تن و سهم بازار ۲۷درصدی در کنار پتروشیمی مارون بزرگترین تولیدکنندگان ایرانی این محصول بودهاند. از طرفی قرار بوده است حدود ۱۴طرح توسعهای در حوزه تولید پلیپروپیلن با ظرفیتی بیش از ۴میلیون و ۳۰۰هزار تن در کشور تکمیل شوند تا با بهرهبرداری از آنها طی پنجسال آینده، شاهد افزایش ظرفیت تولید به بیش از پنج میلیون تن در سال باشیم که با دور سوم تحریمها از سوی دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا، آنها، اهدافِ نزدیک به تحققی نیز نخواهند بود و اینبار که تحریمها به سه شرکت پتروشیمی فنآوران، خارک و مارون رسیده است، به یقین بخش عمدهی تقاضا و مصرف پلیپروپیلن صنایعی چون صنعت لوازم خانگی دچار اختلالهای جدی خواهد شد. مضاف بر آن چون بر اساس برآورد«Markets and markets»، تبدیل متانول به الفین و پلیپروپیلن قرار است امسال سریعترین رشد را در بازار جهانی داشته و طبق پیشبینیها، آسیا-پاسیفیک که بزرگترین بازار متانول را دارد، شاهد افزایش بالای تقاضای این محصول و مشتقات آن شود، با این تحریمها، ما نه تنها در مصرف داخلی ممکن است با مشکل مواجه شویم که سهم ما از بازارهای جهانی کم و کشورهایی چون چین، ژاپن، هند، کره جنوبی و استرالیا پیشران بازار خواهند شد. بماند که در دو دورهی قبلی تحریمها هم، تولیدکنندگان محصولات پتروشیمی به دلیل محدود بودن بازارهای هدف و البته آگاهی خریداران از این محدودیتها، در برخی مواقع مجبور به فروش محصولات خود، پایینتر از قیمتهای منطقهای شدهاند و کشورهایی چون چین چند ۱۰ دلار پایینتر از قیمت جهانی، محصولات با کیفیت ایران را خریده و پس از بستهبندی به هند فروخته است.
اینها البته در حالی بوده است که با توجه به ارزش افزودهی گرانبهایی که لوازم و ظروف پلاستیکی«IML» میتواند برای ایران و اثرگذاری در خاورمیانه و بازیگران این صنعت در جهان – آسیاپاسفیک داشته باشد، بیتوجهی به مشکلات صنعت ماشینسازی که جزیی از صنایع پیشران و مادر محسوب شده و نقش بسزایی در تولید ظروف پلاستیکی و «IML» دارد نیز بیشک از مهمترین دلایلی خواهد بود که میتواند فرصت طلایی سهمبری ایران در تولید و عرضه جهانی را بسوزاند. چرا که در دهه هفتاد ۹۰ درصد تولیدکنندگان از ماشینهای پلیمری داخلی استفاده میکردند، به عنوان مثال در دهه ۷۰ ایران سالیانه نیازمند حدود ۸۰۰ دستگاه تزریق پلاستیک بود، که بالغ بر ۷۰۰دستگاه آن در داخل ساخته میشد، ولی متاسفانه امروزه صنعت ماشینسازی پلیمری با سابقهای ۶۰ ساله رو به افول گذاشته و اکثر سازندگان، تبدیل به واردکنندگان ماشینآلات چینی شدهاند، به نحوی که سهم سازندگان داخلی از بازار ایران از ۹۰درصد به ۳۰درصد کاهش یافته است. در حالحاضر، سهم ایران در واردات ماشینآلات صنعتی و تزریق پلاستیک، سالیانه ۵ میلیارد دلار و در صادرات حداکثر ۱۰۰میلیون دلار و میزان واردات عملاً ۴۰ برابر است. به عبارتی فقط برای سهم ۱۷ درصدی ماشینآلات از کل واردات کشور، هر سال میلیاردها دلار ارز از دست میرود و در کنار ضعف قوانین مرتبط به واردات شامل معافیتهای گمرکی (بند غ ماده ۱۱۹ قانون امورگمرکی)، پایینبودن تعرفه واردات ماشینآلات و تجهیزات صنعتی و اختصاص انواع ارزهای مصنوعی دولتی با عناوینی چون مرجع، نیمایی و غیره، رقابت سازندگان داخلی نسبت به ماشینسازان خارجی به شدت در حال تضعیفشدن و صنعت ماشینآلات پلیمری و تزریق پلاستیک که در میان کشورهای G7 و G20 راه ورود به رنسانس «IML» تلقی میشود، عملاً روبه ورشکستگی است؛ مقولهای که میتواند برای صنایع مختلف بخصوص صنعت بستهبندی، لیبل و لوازم خانگی چیزی فراتر از یک فاجعهی غیرقابل جبران باشد.