زمان بین شروع و اتمام فرآیند تولید «Lead Time» یا همان زمان رهبری در صنعت لیبل، مقدار زمانی است که از شروع یک فرآیند تا پایان آن میگذرد. رهبریکردن زمان، در شرکتها معمولاً از معیارهای سنجهای مشخصی تبعیت میکند. شرکتها، زمان تولید، مدیریت زنجیره تأمین و پروژه را از طریق مراحل پیشپردازش، پردازش و پس از پردازش بررسی و با مقایسه نتایج به دست آمده با معیارهای تعیینی، مشخص میکنند که در کدام حلقه زنجیره تأمین و تولید، ناکارآمدی وجود دارد. در واقع، با کاهش زمان سررسید تحویل محصول، عملیات را ساده کرده و بهرهوری را بهبود میبخشند، بازده و درآمد را افزایش میدهند و از تأثیرات منفی زمان طولانی بر فروش و فرآیندهای تولید جلوگیری میکنند که این موضوع مهمی است؛ چون در فرآیند تولید بعضاً اتفاقاتی وجود دارند که بیتفاوتی بدانها، حکم سنگ لای زنجیر و چرخ را دارد.
برای نمونه، حمل و نقل میتواند تحویل قطعات ضروری را به تأخیر بیندازد، تولید را متوقف یا کند کند و بازگشت سرمایه را کاهش دهد. استفاده از قطعات قدیمی و نیروی کار ناکارآمد، میتواند زمان و سرعت تولید را کاهش داده و به رقبا فرصت استفاده از زمان برای تولید سریع در اوج تقاضا را بدهد که به معنای فروش بهتر، رضایت بیشتر مشتری و موفقیت برای آنهاست. یا حتی در مثالی دیگر، مدیریت ناکارآمد موجودی انبار، میتواند مانع از ثبت سفارش یا مونتاژ محصول شود و این در حالی است که اگر شرکتی انبارگردانی و کنترل مقدار موجودی مورد نیاز را دست کم بگیرد، نتواند سفارشها را تکمیل کند و راهی برای جایگزینکردن مواد مصرف شده نداشته باشد عملاً تولید را متوقف کرده و به یک شرکت پرهزینه و بدون بازده تبدیل میشود. ازاینرو، کنترل، رهبری و کوتاهکردن زمان تولید که من نام «زمان سربی رهبری» را بدان میدهم، فرمول موفقیت شرکتهای تولیدی لیبل است که منجر به رضایت بیشتر مشتریان میشود. خطر منسوخشدن محصولاتی با پنجره زمانی کوتاه مدت را کم میکند و استقرار و ثبات سرمایه را کارآمدتر میکند. اما یک زمان سربی را چگونه میتوان به صورت سرفصلمحور کوتاه کرد؟
بیشک وگرچه کل فرآیند تولید و توزیع ممکن است با چندین مرحلهی پیچیده همراه باشد، اما شرکتها میتوانند اقداماتی را به صورت دستورالعمل برای کاهش زمان تحویل و کوتاهکردن تعداد روزهای فرآیند انجام دهند. مثلاً، فرآیندهای غیرضروری را حذف کنند. بر روشهای حمل و نقل نظارت بیشتری داشته باشند و فراموش نکنند که کمبود نیروی کار، بلایای طبیعی یا تغییرات قوانین دولتی میتوانند سیستمهای حمل و نقل را تغییر دهند. مشوقهای انگیزشی مالی با هدف افزایش میزان فروش برای نیروی انسانی داخل شرکت، تأمینکنندگان و مشتریان خود را بیشتر کنند. نیازسنجی میدانی سالیانهای از تأمینکنندگان خود داشته باشند. اجازه ندهند انبارها خالی شوند تا تولید امنیت بیابد و در نهایت اینکه، بدانند فرآیند تولید داخلی فقط به اندازه کارگرانِ آموزش دیده و ماهری که آن فرآیند را میشناسند، کارآمد است.
** این متن بخشی از مجموعه گفتو گوهای تخصصی روز گذشتهی پادکست توسعه آیندهی پایدار «Europe Packaging» است که از صوت به متن تبدیل و ترجمه شده است.