الفینهای سبک که شامل ترکیبات چندکربنهای اتیلن، پروپیلن، بوتادین و بوتیلن هستند به خاطر دارابودن حداقل یک پیوند دوگانهی کربن-کربن، غیراشباع بوده و از ترکیبات واکنشپذیر محسوب میشوند. در بین هفت مادهی پایه صنعت پتروشیمی که شامل الفینهای سبک، آروماتیکها (بنزن، تولوئن و زایلن) و متانول است، الفینهای سبک بیش از ۶۰ درصد سهم تولید از این هفت ماده پایه پتروشیمی را در کل دنیا به خود اختصاص دادهاند. از میان این هفت ماده، پروپیلن به عنوان خوراک برای تولید پلیمرهای مختلف و محصولات میانی بکار برده میشود. مهمترین مشتقات پروپیلن شامل پلیپروپیلن، آکریلونیتریل، پروپیلن اکساید، فنول، اکسوالکل، اسید آکریلیک، ایزوپروپیلالکل، الیگومرها و دیگر مواد واسط است. این مشتقات به عنوان ماده اولیه در صنایع تکمیلی پرکاربردی همچون بستهبندی، یونولیت، پلاستیک، خودرو، نساجی، ساختمان، چرم مصنوعی، کفش و… مورد استفاده قرار میگیرند.
پروپیلن، چون هر سه شاخصهی «سرمایهگذاری، فناوری و قابلیت تعیین قیمت محصول به عنوان تابعی چند متغیره از میزان عرضه و تقاضا در سطح جهانی» برای تبدیل شدن به یک محصول اصلی را دارد، مهمترین زنجیره ارزش محصولات در صنعت پتروشیمی را از آن خود کرده و نقش قابل توجهی در جلوگیری از خامفروشی در عین کسب سود بیشتر را دارد. طبق دادههای«GlobalData» و تحلیلهای تخصصی«Argus Media»، تقاضای جهانی برای پلیپروپیلن تا ۲۰۳۲ نزدیک به ۵۰ درصد و در حالی افزایش مییابد که به کالای متمرکز منطقهای تبدیل خواهد شد و این در حالی است که آمریکای شمالی، اروپای غربی، خاورمیانه، آمریکای لاتین و کارائیب یک تا دو درصد رشد خواهند کرد و بدین طریق هیچ مزیت هزینهای قابل توجهی برای هیچ منطقهای وجود ندارد، زیرا همه مواد اولیه به اقتصاد نفتا گره خورده است و بدون مزیت رقابتی و اقتصادی مشخص، پلیپروپیلن در هر منطقه شروع به متعادلشدن میکند؛ الگو و جریان تجاری که در تضاد با سایر پلاستیکها مانند پلیاتیلن در کشورهایی مانند ایالاتمتحده است که صادرکننده اصلی محسوب میشود.
اما آیا این تخمین رشد و وابستگی نفتایی برای پروپیلن ایران هم قابل پیشبینی است و مصداق دارد؟ با وجود پیشرفتهای به دست آمده در سالهای گذشته، همچنان مشکلاتی در ساختار و عملکرد صنعت پتروشیمی ایران دیده میشود که منجر قناعت در عرضه محصولاتی با ارزش افزودهی پایین در بازارهای جهانی، درآمدزایی اندک از صنایع پتروشیمی و بهرهگیری جزئی از مزیتهای نسبی موجود در مقایسه با کشورهای پیشران در این صنعت شده است. طرحهای توسعهای پتروشیمی در برنامه ششم توسعه هم گویای این واقعیت است که بیشتر پروژههای تعریفی معطوف به طرحهای توسعه بالادستی و مبتنی بر پتروشیمیهای با خوراک گاز هستند؛ در حالی که تولیدکنندگان به مدد وضعیت کشش بازار به دنبال گسترش زنجیره تولید پروپیلناند. کمااینکه، طبق تحلیلهای رسمی، اکنون پروپیلن فقط چهاردرصد از پرتفوی محصولات پتروشیمی ایران را تشکیل میدهد، در حالی که میانگین جهانی این رقم ۱۶درصد است. هرچند قرار است تولید این محصول تا پایان سال ۱۴۰۴ به ۱۰درصد افزایش یابد و عنصر مهم توسعه بر پروپیلن و مشتقات آن متمرکز شود. مضاف بر آن، نیاز فعلی پروپیلن و مشتقات آن در کشور حدود چهار میلیون تن برآورده شده که با وجود تقاضای بالای صنایع در کشور مغفول مانده است و بر این اساس، فعلاً کمتر از ۹۰۰هزار تن پروپیلن در کشور تولید میشود.
یکی از دلایل مغفول ماندن توسعه زنجیره ارزش پروپیلن در کشور کمبود خوراک و نبود دانش فنی و در واقع لایسنس است که درباره پلیپروپیلن هم صدق میکند. پلیپروپیلن، یکی از مشتقات اصلی پروپیلن، در گریدهای مختلف تولید میشود و دارای طیف وسیعی از کاربردها مانند تولید فیلم و ورق، قالبگیری، بستهبندی غذایی، نساجی، تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی، لوله و اتصالات و سایر کاربردهای صنعتی مانند صنایع ساختمانی و اجزای خودرو است. پلیپروپیلن با سهم ۶۶ درصدی در زنجیره ارزش این ماده، بیشترین سهم را در مصرف پروپیلن دنیا داراست. سایر محصولات کلیدی و با ارزش، همچون پروپیلن اکساید با هشت درصد، آکریلونیتریل با هفت درصد، آکریلیک اسید با چهاردرصد، کیومن با چهاردرصد و دو اتیل هگزانول با چهاردرصد در جایگاه دوم تا ششم از حیث میزان مصرف پروپیلن قرار دارند. بوتانول و ایزوپروپانول نیز با سه و یک درصد در جایگاههای بعدی مصرف پروپیلن قرار گرفتهاند. البته، با وجود افزایش ۱۸.۶ میلیون تنی تقاضای پلیپروپیلن تا سال ۲۰۲۸ و با آنکه سهم پلیپروپیلن از سبد محصولات این زنجیره به ۵۳درصد کاهش خواهد یافت، شرکتهای چند ملیتی هنوز تمرکز ویژهای روی توسعه فرآیندهای با بازدهی بالا دارند، چون روشهایی با بازدهی پایین به تنهایی پاسخگوی تقاضای موجود نیستند و بر همین مبنا، اکنون، دو روش تبدیل پروپان به پروپیلن«PDH» و همچنین تبدیل کاتالیستی متانول به الفینهای سبک«MTO/P» با جدیت و سرعت قابلتوجهی در کشور چین و البته با کمی تأخیر در منطقه آمریکای شمالی در حال به کارگیری است.
در ایران نیز شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای تولید پروپیلن به روشهای PDH،GTP وMTP/MTO رو آورده است. همچنین برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر و افزایش IRR، مجوز این طرحها را همراه با توسعه صنایع پاییندستی صادر میکند. هرچند کارشناسان معتقدند، منطقه خاورمیانه و ایران در تولید پروپیلن در قیاس با سایر مناطق دنیا دچار عقب ماندگی جدی است که انتظار میرود این مهم در سالهای پیش رو به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. در حال حاضر ظرفیت اسمی تولید پروپیلن کشور یک میلیون و ۱۱۵هزار تن در سال است که تمامی این ظرفیت مبتنی بر روشهای با بازدهی پایین است. در حوزه پاییندست این زنجیره هم بررسیها نشان میدهد، مجریان این طرحها به جهت سهولت تولید و حجم بالای تقاضای جهانی، عموماً برنامهریزی خود را بر مبنای تولید پلیپروپیلن قرار دادهاند. به طوری که تا پایان برنامه هفتم توسعه صنایع پتروشیمی در سال ۱۴۰۶ میزان تولید پلیپروپیلن به بیش از ۴.۵ میلیون تن میرسد و این افزایش ظرفیت در برنامه هشتم توسعه صنایع پتروشیمی نیز ادامه خواهد داشت، به نحوی که، تا پایان برنامه هشتم در سال ۱۴۱۱ ظرفیت تولید پلیپروپیلن کشور اشباع میشود و به بیش از ۵.۵ میلیون تن خواهد رسید و در این شرایط، تولید سایر محصولات زنجیره ارزش پروپیلن همچنان مغفول خواهد ماند. علاوه بر آن، بررسیها نشان میدهد، ۹۵درصد پروپیلن تولیدی در کشور به پلیپروپیلن و تنها پنج درصد آن نیز در مجتمع پتروشیمی شازند اراک به دو اتیل هگزانول تبدیل میشود. این در حالی است که سایر محصولات با ارزش موجود در زنجیره ارزش این ماده استراتژیک به دلایل مختلف از جمله نبود پروپیلن کافی در داخل کشور تولید نمیشوند؛ و در حوزه پاییندست هم در حالی که در کشور تمرکز اصلی روی تولید پلیپروپیلن و گریدهای متنوع آن است، این الفین در برنامههای توسعه نادیده گرفته شده است؛ غافل از اینکه، به وسیله باز توزیع خوراک پروپیلن و اختصاص این خوراک به سایر طرحهای توسعه زنجیره ارزش پروپیلن و در حقیقت تعریف طرحهای تولید محصولاتی همچون سوپرجاذب و آکریلونیتریل، میتوان علاوه بر جلوگیری از اشباع بازار پلیپروپیلن در آینده و افزایش ارزش افزوده تا پنج میلیارد دلار، از واردات بیش از یک میلیارد دلارِ محصولات زنجیره ارزش پروپیلن جلوگیری کرد.