انقلاب صنعتی چهارم چند سالی است که آغاز شده و چه بسا در حال نزدیک شدن به انقلابهای بعدی آن هستیم، اما متاسفانه صنایع ایران هنوز خود را به روند تکنولوژیکی دوره چهارم هم نرساندهاند. اینک، در سرتاسر جهان، ماشینآلاتی که در این دوره از انقلاب صنعتی وارد چرخه تولید میشوند، از راندمان بسیار بالایی برخوردارند و البته قیمت تمام شدهی بسیار پایینتری نیز دارند؛ و این در حالی است که ما همچنان درگیر چالشهای بزرگ زیرساختی و داخلی هستیم.
متاسفانه بزرگترین چالش صنایع ایران، اکنون، بحث زیرساختهاست و صنعتگران در حال دست و پنجه نرم کردن با ناترازیها هستند. کارخانههای ما امسال تقریباً بین دو تا سه روز در هفته، برق نداشتند و این باعث شد بخش عمدهای از تولید و سفارشات داخلی یا خارجی را از دست بدهیم، هزینه ژنراتور و سوخت آن را متحمل شویم و قیمت نهایی بالا، بر کل زنجیره تولید اثر منفی بگذارد.
در کنار آن، صنعتگران سالهاست که در مبحث سرمایه در گردش، با توجه به سیاستهای انقباضی شبکه بانکی، در تأمین سرمایه دچار مشکلاند و این اختلال، سال به سال مشهودتر و بزرگتر شده و این در حالی است که همه میدانند سرمایه در گردش، موتور محرک تولید است و میتواند شرکتها را زنده و سرپا نگه دارد. مقولهای حساس که با توجه به منابع غنی و اینکه ایران همیشه سرزمین فرصتها بوده، ملموستر هم خواهد شد. کمااینکه، در این سرزمین، ایدههای جدید همیشه با ریسک کمتری به جواب میرسند؛ چون ما در کاربرد فناوری با نظر به اینکه از دیگر کشورها عقبتر هستیم، نیازی به تکرار خطای کاربرد تکنولوژی آزموده شده کشورهای صنعتی نداریم.
از اینرو، به نظر میرسد که سیاستگذاران اگر از بخش تولید که زیرساخت مملکت است، حمایت بیشتری داشته باشند، صنعتگران ایرانی کمتوقع هم میتوانند در مسیر بهتری برای تولید و خلاقیت گام بردارند و دیگر درگیر مشکلات تأمین انرژی، نوسانات سرمایه در گردش و یا عدم ثبات تصمیمگیریهای دولتی در رفع قوانین دست و پا گیر نباشند؛ هرچند صنعتگران ایرانی در بوران مشکلات، آبدیده شدهاند.