اقتصاد مهم است یا سیاست؟ تأثیر سیاست بر اقتصاد میتواند مشابه نتیجه آزمون فکری«گربه شرودینگر» باشد. بر اساس این آزمایش فرضی، گربهای درون یک جعبه محبوس میشود و اگر پس از یک ساعت فردی بخواهد در جعبه را باز کند، گربه ۵۰ درصد مرده و ۵۰ درصد زنده است، اما پس از بازکردن در جعبه، گربه قطعا یا مرده است و یا زنده. یعنی در کمتر از یک لحظه احتمال مرده یا زنده بودن گربه به یقین تبدیل میشود. وضعیت اثرگذاری اقتصاد بر سیاست هم مشابه این سناریوی گیجکننده فرضی است. اتفاقات سیاسی میتوانند وضعیت پیچیدهای را برای اقتصاد در تمامی ابعاد آن رقم بزنند. گاه با یک بخشنامه، اقتصادی که غرب و شرق نمیشناسد، میتواند به رشد و توسعه برسد و گاه یک شبه در دام سقوط و رکود گرفتار شود. وضعیتی که تعمیمدهی آن به دیگر مقولات هم، فارغ از رخدادهای احتمالی، منتج به نتایجی مشابه است.
تعامل اقتصاد و ورزش، یکی از این آزمونهای تعاملی مشابه است. از سال ۱۹۸۳ که ورزش به عنوان یک صنعت محسوب شد؛ جامعه جهانی پذیرفت: «هرگونه فعالیت ورزشی آماتور و حرفهای که موجبات افزایش ارزش افزوده کالا و خدمات ورزشی را فراهم کند، صنعت ورزش محسوب شود». اجماع بینالمللی که ورزش را با سه بخش، عملکرد ورزشی، تولیدات ورزشی و توسعه ورزشی، به اقتصاد و تولید ناخالص داخلی پیوند زد. در واقع، صنعت ورزش فعالیتهای مرتبط با تولید، بازاریابی کالاها و خدمات ورزشی تعریف شد که در ارتقای ارزش افزوده نقش دارد. تعریفی که با تکیه بر تولید، درآمد و هزینه، ورزش را از یک فعالیت تفریحی و تفننی به صنعتی پررونق و سودآور تبدیل کرد. اکنون در کشورهای توسعه یافته، پولهای کلانی روانه این صنعت پربازده می شود. کشورهایی نظیر آلمان بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی خود را از طریق سرمایهگذاری بنگاههای اقتصادی با عنوان مسوولیتپذیری اجتماعی در صنعت ورزش به دست میآورند. آنها باور دارند، سرمایهگذاری بنگاهها در صنعت ورزش نه تنها هزینه نیست، بلکه میتواند به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، مزایایی را برای جامعه به همراه داشته باشد. از این حیث، حالا دیگر، در گفتمان متخصصان توسعه، مسئولیت شرکتها و سازمانها نمیتواند به تولید و عرضه محصولات و خدمات محدود باشد.
امروزه، فعالیت در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و وررزشی نیز در قالب اصطلاحاتی چون مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتی، مسئولیت شرکتی، پایداری شرکتی و… از وظایف اصلی و روزمره شرکتها به حساب میآید. مسئولیتپذیری شرکتی در قبال اجتماع، اینک، علاوه بر دستیابی به موقعیت برتر در حوزه کاری ـ تجاری، معطوف به مسئولیتهای ملی و عمومی در زمینههایی چون حفظ اخلاقیات کاری، حفظ سلامت عمومی، ایمنی و محیطزیست، رفاه و توسعه ورزشی است. شرکتهای تجاری سرآمد در دنیا، با نظر به تجربیات اکتسابی، به عنوان نهادهایی پاسخگو، برای شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان خود در قبال عملکردشان، حالا دیگر روشهای تجاری اخلاقی را در پیش میگیرند.
البته پرداخت به امور ورزشی تحت عنوان مسوولیت اجتماعی شرکتی، هنوز در کشور ما به آن قرابت مفهومی جهانی نرسیده است. در ایران، حمایت از ورزش در قالب مسئولیتپذیری اجتماعی، معطوف به ورزشهای توپی و باشگاهداری شده است. حامیان ورزشهای توپی نیز از شرکتهای بزرگ و معروف هستند. آنها مخاطبان سراسری دارند و زورشان هم زیاد است. از این جهت، اگر اسپانسری از شرکتهای کوچکتر سراغ یکی از تیمهای بزرگ توپمحور برود، رقیب سنتی که اتفاقاً مالک دولتی مشترک هم دارد دست به کار میشود و سراغ اسپانسر نگونبخت میرود که باید با ما هم قرارداد ببندی وگرنه هوادارانمان را تشویق میکنیم که محصولاتت را نخرند! و همه اینها، در حالی است که ما قهرمانهای بزرگی در سایر رشتههای ورزشی داریم که حمایت از آنها میتواند ابعاد اجتماعی، اقتصادی و جهانی دومینویی توسعهای را به همراه داشته باشد.
ورزشهای رزمی بیحاشیه، نمونهای از آن رشتههاست. تجربه ما در آنیلپک نشان داده است؛ حمایت از ورزشکاران این رشتهها، میتواند امکان دسترسی به مربیان برتر، نوآوریهای تکنیکی، تأسیسات پیشرفته تمرینی، تجهیزات مدرن و حضور در رقابتهای جهانی را افزایش دهد. حتی کلیشهها را به چالش بکشد. شمولیت، تنوع و برابری جنسیتی را ترویج دهد. اخلاقمداری، استقامت و قهرمانپروری را به جامعه تزریق کند. اشتغالزایی کند. از سطح جرم و بزهکاری بکاهد. سبک زندگی سالم را از کودکی تا بزرگسالی آموزش دهد و در مقابل همه اینها، ما را در قبال عموم جامعه و مشتریان متعهدتر کند. پیامدهایی که در جدیدترین مصداق عینی، آن را در مسابقات« قهرمان قهرمانان» کیوکوشین کاراته ماتسوشیما به میزبانی اصفهان شاهد بودیم. آنیلپک، به عنوان یک شرکت متخصص در زمینه چاپ لیبلهای درون قالبی، با حمایت همهجانبه از مسابقات و ۷۱ ورزشکار آن، توانست بستر حضور جوانان غیور و با اخلاق ایران در مسابقات جهانی ۲۰۲۵ ژاپن را فراهم کند و از تحقق تعهد خود در قبال ورزش ملی، به رضایت مدنظرش برسد. البته که روحیه ورزشکاری باید در بطن و ذات یک بنگاه یا شرکت باشد تا درک لذت قهرمانی، بار معنایی خود را عیار ببخشد. آنیلپک، در دل خود، قهرمانی از رشتههای کاراته، بوکس، شمشیربازی و… دارد و مدیران آن از قهرمانان جهانی، پیشکسوتان سبک کیوکوشین ماتسوشیما و از اعضای هیات رئیسه این سبک هستند. قهرمانی که در فهم تعارض رویکردی در مسوولیت اجتماعی بنگاههای مدعی، ماحصل شناخت آنها از تمامی مشکلات آشکار و نهان این چنین رشتهها و نتیجه سالها رقابت در مسابقات ملی و جهانی است. مدیران آنیلپک، حمایت از ورزش را نه یک سرمایهگذاری بازاری که اخلاقی میدانند و برای آن تلاش میکنند. سختکوشی که شعار این شرکت و جاری در تمامی تعهدات آن است و بیشتر نیز خواهد شد.