در ماههای اولیه همهگیری در سال ۲۰۲۰، صنعت لیبل ترومای حاصل از استرس مازاد تقاضا (مواد غذایی، محصولات مراقبت شخصی و پزشکی)، همراه با اختلال در تأمین مواد خام و در دسترس بودن نیروی کار را در حالی پشت سر گذاشت که بسیاری فاتحهی این صنعت را خواندند و حتی با ادامهدار شدن پاندمی، تئوریسینها اعلام کردند پای«غازهای طلایی» شکست و سرمایهگذاریها و استراتژیهای توسعهای در این صنعت به خاطر نابرابریهای دورهی «قوهای سیاه» هیچگاه تبدیل به فرصت نخواهند شد. بماند که برخی رشد ۷ درصدی صنعت لیبل که ناشی از رشد تقاضا برای لیبلها در سال ۲۰۲۱ است را به مثابه یافتن «الماس کولینان» در معدن پریمیر دانستند که فقط باید تراش داده میشد تا ارزشی که خلق میکند را بازار جهانی ببیند.
شش ماه پیش هم زمانی که آمار بازار جهانی لیبل و محصولات وابسته بدان منتشر شد، جهان اجماعِ باور یافت که پایان همهگیری نزدیک است و مشکلات زنجیره تأمین که در نیمه دوم سال ۲۰۲۱ به اوج خود رسیده بود، به عنوان یک پدیدهی موقتی با تعدیل شوک حاصل از پاندمی، به سرعت رفع خواهد شد. حتی بانک مرکزی اروپا تأیید کرد که تورم صعودی از بین خواهد رفت، صنعت لیبل یک سفر ماجراجویانه را با کمک آخرین پیشرفتهای فناوری شروع خواهد کرد و از ورای جبران ضرر ۱۰ تریلیوندلاری کرونا به اقتصاد جهان، جانی تازه میگیرد؛ اما حیف که پیشبینیها فقط دلگرمکننده بودند و اینگونه نشد.
اکنون هم دست کمی از سال قبل خود ندارد و حتی شرایط در آن بدتر شده است. اعتصابهای طولانیمدت کارخانههای کاغذ «UPM» فنلاند، ابعاد خاصی از کمبودها در صنعت چاپ و لیبل را به مشکلات زنجیرهی تأمین که اقتصاد جهانی از قبل با آن مواجه بود اضافه کرد و نابرابری که اندیشه متعارض با دوگانه «رشد ـ برابری» است و آثار کارکردی مخربی در بُرش درآمدی دارد، رکود و زیان اقتصادی قابل توجهی را بر جامعهی صنعتی چاپ و بستهبندی تحمیل کرد. حتی احتمال آن داده شد که زیان تولید ناخالص داخلی در ایالات متحده تا سال ۲۰۴۵ در پی این نابرابریها و اختلال شدید در روند تولید و آموزش به ۱۷۳ میلیارد دلار در سال برسد و با حمله به اوکراین، هرگونه چشماندازی برای بهبود سریعِ وضعیت از بین برود. اتفاقی که اینک عملاً بحرانزا شده است.
درگیری روسیه و اوکراین؛ رکود تورمی در کنار آشفتگی بازارهای مالی و انرژی را به همراه داشت و چه بسا میتواند تا پایان سال جاری رشد تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا را به صفر برساند یا حتی منفی کند. روسیه سومین تولیدکنندهی نفت جهان و دومین تولیدکننده گاز طبیعی دنیاست. در میان پنج تولیدکننده برتر فولاد و آلومینیوم جهان جایگاه دارد و به عنوان بزرگترین صادرکننده گندمِ جهان، تقریبا ۲۰ درصد از تجارت جهانی را از آنِ خود کرده است. از طرفی، اوکراین به ترتیب، ششمین، هفتمین و اولین تولیدکنندهی کلیدی ذرت، گندم وآفتابگردان است و نقش بسزایی در صنایع غذایی جهان دارد. از اینرو با درگیری بین این دو کشور، طی روندی قابل پیشبنی، اغلب بازارهای مالی در سراسر جهان اکنون به شدت سقوط کرده و قیمت نفت، گاز طبیعی، فلزات و کالاهای غذایی همچنان رو به افزایش است.کمااینکه قیمت بالای کالاها که قبلاً بهعنوان یک عامل مختلکنندهی بالقوه شناسایی شده بود، تورم بالا در طولانی مدت را تشدید کرده است.
خطوط هوایی و شرکتهای حمل و نقل از قیمت سوخت بالا آسیب دیدهاند. خوراک پتروشیمیها گرانتر شده است. قیمتهای فزایندهی گاز طبیعی بر صنعت کشاورزی و مواد غذایی تأثیر منفی گذاشته و در این بین آلمان، ایتالیا و برخی از کشورهای منطقه اروپای مرکزی و شرقی به علت وابستگی بیشتر به گاز طبیعی روسیه، ضررهای مضاعفتری را متحمل شدهاند؛ و در بیانی ساده؛ بسیاری از صنایع که صنعت چاپ، لیبل و بستهبندی از آن مستثنی نیستند و چه بسا بیشتر آسیب دیدند، یک«طوفان کاملِ» بیسابقه از کمبود قطعات، موادخام، مواد مصرفی، کمبود نیروی کار ماهر و منعطف با تحولات دیجیتالی؛ ادغام سریع و چالشهای جانشینی روباتها را تجربه کردهاند و بسیاری از آنها با وجود تدوین قوانین، مقررات و دستورالعملهای صنعتی برای پیشبرد وگذار از اقتصاد دایرهای، کاملاً ورشکسته محسوب میشوند؛ به نحوی که حالا، تنها زمان است که مشخص میکند، صنعت لیبل و بستهبندی، چه آیندهای خواهد داشت و آیا محرکهای نوآوری در بخشهایی مانند پایداری، بازیافت، اتوماسیون، دیجیتالیسازی، مدیریت زنجیره تأمین، تسهیل جریان اطلاعات، توسعهی آموزش و همکاریهای بین صنعتی میتواند به بهبود شرایط کمک کند یا باید منتظر روزهای سختتری بود.
*مترجم: آسیه اسدپور، مدیر ارتباطات راهبردی و بینالملل آنیلپک