توسعه صنعت لیبلهای IML، در سال ۲۰۲۵، مرهون اتوماسیونسازی در تمامی مراحل تولید ـ پیش از چاپ تا صدور فاکتور ـ است. این نوع از توسعه، شرکتها را تشویق میکند تا برای حفظ بهرهوری و کیفیت، سرمایهگذاریهای کلانتری در این حوزه انجام دهند و به چرخه انعطافپذیرتری برسند. متخصصان، عمیقاً باور دارند که رشد روزافزون اتوماسیون، بهرهوری نیروی کار صنعت IML را افزایش داده و به شرکتهای بزرگ و روباتمحور اجازه میدهد تا بیشتر گسترش یابند که همین امر باعث افزایش انحصار صنعتی و سفارشیسازی مدرنتر میشود؛ چه بسا میتواند هر بخش از این صنعت را تحت راهبری شرکتهای ابرستاره، به درجات مختلفی از توسعه برساند.
متخصصان میگویند، در سطح جهان، ۲۹درصد از شرکتهای حوزه لیبل، با آنکه شروع به خودکارسازی فرآیندهای خود نکردهاند؛ اما ۵۴درصدِ آنها، دارای اتوماسیون پیش از چاپ، ۳۵درصدشان دارای اتوماسیون چاپ و پس از چاپ هستند و ۱۳درصد از آنها گردش کار و فرمت توصیف کارJDF را تکمیل کردهاند. البته این گرایش در اروپا صرفاً ۲۴درصد است ولی همه در حال آماده شدن برای آیندهای هستند که پر از شگفتی است. بسیاری حتی چند راهکار اصلی را پیشبینی کردهاند که با آن میتوانند گردش کار فناوری را بهبود ببخشند و فرآیندهای شغلی را خودکار کنند.
اتوماسیون مبتنی بر ابر یکی از این راهکارهاست. رایانش ابری یا کلود کامپیتینگ«Cloud Computing» با انقلابی در زیرساختهای فناوری اطلاعات، معماریِ نوینی را در توسعه، استقرار، اجرا و ارائه خدمات به ارمغان آورده است. این فرآیندِ ذخیره، پردازش، دستهبندی، شناسایی و ارائه خدمات، یک روش مناسب برای ارائه منابع محاسباتی است. در رایانش ابری محیطهای نرمافزاری و خدماتی مبتنی بر روابط اشتراک هستند. کاربران به جای اینکه یک مجوز را خریداری کنند، ماهیانه هزینهای را میپردازند، از آن بهره میبرند و نرمافزارها و پلتفرمها توسط ارائهدهندگان، مدیریت و به صورت مداوم بهروزرسانی میشوند تا عملکرد و امنیت آنها بیشینه شده و بهبود یابد. در واقع، قدرت محاسباتی به جای اینکه در نقطهای متمرکز باشد از راه دور قابلیت کنترل مییابد و کاربران میتوانند از راه دور به این اطلاعات دسترسی داشته باشند. کمااینکه یک نرمافزار یا فایل میتواند صورت همزمان و مشترک برای چندین نفر قابل دسترسی باشد و آنها به صورت «Real Time» از نقاط مختلف با یکدیگر همکاری کنند.
این مدل پردازشی و محاسباتی مدتی است که در صنعت چاپِ لیبل و زنجیره تأمین آن انقلابی را به راه انداخته است؛ از طراحی گرفته تا تحویل محصول نهایی که با کیفیتِ بالا تضمین شده است. بگذارید روند و چگونگی آن را برای نمونه با بخش مدیریت رنگ شروع کرده و توضیح دهیم. در این بخش اساسیترین کار آن است که اطمینان حاصل شود طرحِ لیبلِ امضاء شده توسط مدیر برند دقیقاً همسان با همان رنگهای کاربردی و درخواستی ارائه شده، آن هم با صرف نظر از نوع مواد و چاپ مورد استفاده در طول فرآیند است. بهترین راه برای دستیابی به این هدف، قرار دادن استانداردهای رنگی بر روی یک پلتفرم «Cloud» مشترک است که میتواند در طول زنجیرهی طراحی، تأیید و چاپ قابل دسترسی باشد. در واقع، طراح لیبل میتواند پلاگینی را دانلود کند که نمایه یک مدل چاپ یا چاپ هدف و نهایی را در خود نگه میدارد و هنگامی که رنگهای غیرقابل چاپ وارد فرآیند میشوند، برای اصلاح هشدار میدهد. در کنار آن، دوربین اسپکتروفتومتری یا طیفسنج نوری چاپ که به آن استاندارد رنگی نیز ارجاع داده شده است، دقت بازتولید رنگ را به صورت درون خطی بررسی میکند و مقادیر را در زمان مناسب به «Cloud» گزارش میدهد. همزمان با آن، مدیر برندی که در یک دستگاه تلفن همراه هوشمند، کار را امضا کرده و به پلتفرم امن«Cloud» دسترسی دارد، تأییدیه بازتولیدِ دقیق رنگ را اعلام میکند تا کار ادامه یابد.
علاوه بر سیستم مدیریت رنگ، دادههای ماشینآلات نیز به خوبی میتوانند تعیّنگر چگونگی کارکرد رایانش ابری و پلتفرمهای هوش مصنوعی آن باشند. ماشینها در صنعت چاپ به طور بالقوه دادههای زیادی را تولید میکنند و این صرفاً مختص به چاپهای دیجیتال نیست و تجهیزات آنالوگ که توسط درایوهای سرور شبکه دیجیتالی هدایت میشوند را نیز در بر میگیرد. این در حالی است که تجهیزات جانبی نصب شده بر روی ماشینها مانند دوربینهای بازرسی، حسگرهای UV یا دایکاتورها هم میتوانند دارای شبکهای ابری باشند. در گذشته، اطلاعات در سیستم عامل ماشینها ایزوله نگه داشته میشد، اما حالا صاحبان تجهیزات تکمیلی و ماشینآلات چاپ برای ارسال این دادهها میتوانند از یک سرور ابری بهره ببرند و با استفاده از آن اطلاعات حیاتی در مورد زمان کارکرد دستگاه، میانگین سرعت، زمان بین تعویضها، توان مصرفی لامپ و موارد دیگر را پردازش کنند. البته، بسیاری از سازندگان چاپ فلکسو هنوز با کلود کامپیتینگ مشکل دارند و در استفاده از آن مقاومت میکنند. این در حالی است که میتوان با استفاده از آن دوگانگی در تولید و فرآیندهای موازی را کاهش داد، دادههای تولید را به دادههای تولیدِ در لحظه تبدیل کرد و برنامهریزی شغلی و نظارت بر کیفیت را با قابلیت توزیع اطلاعات در زمان واقعی تا بالاترین سطح ممکن بهینه ساخت. البته نباید منکر آن شد که رایانش ابری ما را با موانع احتمالی روبهرو نمیکند. گاه فقدان استانداردهای لازم و نبود قابلیت همکاری تضمین شده برای خدمات مبتنی بررایانش ابری میتواند به محصورشدن تأمینکنندگان مختلف بیانجامد و تلاشها برای ارتقاء جریان آزاد دادهها را نافرجام سازد؛ گرچه همیشه برای هر مانعی یک راهحل وجود دارد و فقط باید آن را یافت.