سید رضا حسینی/ کارشناس اقتصادی
زنجیره تأمین، مجموعهای از فرآیندهای مرتبط به هم است که وظیفهی تبدیل مواد اولیه به محصول مورد نظر مشتری نهایی را بر عهده دارد. در واقع، هر آنچه که در تأمین نیاز و خواستهی مشتری درگیر باشد، جزیی از زنجیره تأمین محسوب میشود. هدف هر زنجیرهی تأمین پاسخگویی به نیازهای مشتری و مصرفکننده نهایی است. بدینسان، در هر زنجیره تأمینی فعالیتهایی اصلی و کلیدی وجود دارد که کل زنجیره با ابتنای به آن شکل میگیرد و بدانها، فعالیتهای لجستیکی گفته میشود. این فعالیتها عمدتاً به چهار دسته یعنی« فعالیتهای مرتبط با جریان اطلاعات»، « فعالیتهای مرتبط با جریان مواد»، « فعالیتهای مرتبط با جریان نقدینگی» و « فعالیتهای مرتبط با مدیریت لجستیک» تقسیم میشوند.
دسته دوم از فعالیتهای لجستیکی، فعالیتهایی است که با مواد اولیه، مواد نیمساخته و محصول در ارتباط است. این دسته از فعالیتها، جریان مواد در یک زنجیره تأمین را پشتیبانی میکنند. هر چند اطلاعات مربوط به این جریان مواد در فعالیتهای مربوط به جریان اطلاعات، گردآوری و پردازش میشوند اما جریان مواد با استفاده از این اطلاعات، در کل زنجیره تأمین مدیریت میشود. فعالیتهای مرتبط به جریان مواد از این حیث اهمیت مییابد که جریان مواد همیشه هزینهبر بوده، زمان زیادی را به خود اختصاص میدهد و مشمول دستهبندیهای مختلف میشوند.
یکی از این دستهبندیها بر مبنای کتاب «لجستیک و کارکردهای آن»، فعالیتهای مربوط به انبارداری و بستهبندی مواد و محصولات است و کارایی و اثربخشی آنها با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارد. با استفاده از بستهبندی، استاندارد هزینههای انبارداری کاهش مییابد. زیرا نگهداری بهینه از محصولات در انبار را امکانپذیر میسازد و هزینههای ناشی از انبارداری چون هزینههای نگهداری، تجهیزات، نیروی انسانی و جابجایی کالاها که در ساختار هزینه لجستیک اهمیت زیادی دارد را کاهش میدهد.
بر مبنای هزینههای سرمایهگذاری ثابت در لجستیک، ایجاد انبار، استقرار آن، تهیه نرمافزارهای مورد نیاز انبار و نظایر اینها نیازمند سرمایهگذاری هستند و این سرمایهگذاری مشمول هزینه است. از اینرو، هر آنچه که بتواند هزینههای این سرمایهگذاری اجتناب ناپذیر را کاهش دهد و از اثرگذاری خود بر قیمت تمام شده محصول بکاهد مانند بستهبندی اهمیت دارد.
بستهبندیهای مبتنی بر فناوریها و تکنولوژیهای نوین، مازاد بر اینکه تضمینکنندهی کیفیت، استحکام، دوام، کارایی، کاهش هزینهها در مراحل بارگیری، استفاده از وسایل نقلیه و تسریع در جابجایی محصولات میشوند، میتوانند دستیابی به اثربخشی و کاهش هزینهها در زنجیره تأمین را هم امکان پذیر کنند و با کاهش قیمت تمام شدهی محصول، پارامتری تعیینکننده در بازار رقابت باشند. مقولهای که به واسطه بستهبندیهای مبتنی بر فناوری(IML)، قابلیت اثبات یافته است.
ظروف(IML)، از آنجایی که با حذف مراحل بستهبندی، بازکردن بستهبندی، الصاق لیبل در حین تولید ظروف بستهبندی، حذف هزینه دوبارهکاری عملیات تولید، علاوه بر ارتقاء سرعت تولید، باعث حذف هزینههای انبارش و حمل و نقل میشوند، نقشی قابل توجه در کاهش هزینههای سرمایهگذاری ثابت در زنجیره تأمین دارند.
به بیانی ساده، چون (IML)، باعث کاهش و بعضاً حذف هزینه سرمایهگذاری برای ایجاد انبارها و تجهیزات انبارداری، هزینه سرمایهگذاری برای تهیه زیرساختها و تجهیزات حمل و نقل، هزینه سرمایهگذاری برای نرمافزار، پردازش اطلاعات و همچنین کاهش هزینه نیروی انسانی، به عنوان سرمایهگذاریهای تحمیلی و ناگزیر بر زنجیره تأمین میشود و اثرگذاری مطلوبی بر قیمت تمام شده دارد، قدرت حضور و رقابت در بازار را افزایش میدهد. به نحوی که اگر این فناوری در بدبینانهترین حالت، بتواند ۱۰ درصد از هزینههای لجستیکی را کاهش دهد، حدود ۱/۵ تا ۳ درصد از قیمت تمام شده محصول نهایی کاسته خواهد شد که این ارقام نه تنها در خود صنعت بستهبندی و چاپ لیبل بلکه در بسیاری از صنایع بالایی و پایینی از صنعت نیز قابل توجه است و قدرت رقابت در بازار را افزایش میدهد.
از اینرو، اگر عملیات و فعالیتهای لجستیکی را به عنوان یک فعالیت اقتصادی در نظر بگیریم که بر میزان تولید ناخالص داخلی اثر میگذارد و به همین دلیل در محاسبه تولید ناخالص ملی لحاظ میشود، (IML)، این قابلیت را دارد که با کاهش هزینههای یکی از این فعالیتها، یعنی کاهش و حذف هزینههای انبارش و حمل و نقل، در توسعه اقتصادی، سهمِ موثری داشته باشد.