ایران پلاست، یکی از بزرگترین نمایشگاههای کشور است. در این رویداد تجاری، فعالان صنعت پلاستیک و پلیمر که توسعه نسبی آنها به برکت فعالیت صنعت بالادستی یعنی پتروشیمیهاست، حضوری قابل توجه دارند. با این استثناء که درشانزدهمین دوره از این نمایشگاه، در کنار حضور هیأتهای تجاری داخلی و خارجی متعدد، مجموعههایی حضور داشتند که نقشی موثر در زنجیره تأمین محصولاتی چون ظروف «IML» و سهمی قابل توجه در توسعهی بازارهای بکر و مستعد دارند. شرکتهایی چون آنیلپک که سهمی ۸۰ درصدی در تأمین و تولید لیبلهای «IML» ایران دارد و اینک بر سکوی صادرات به کشورهای همسایه با ایران و البته منطقه اوراسیا ایستاده است و به حضور و رقابت در بازارهای اروپایی میاندیشد.
شرکتی که در میان مجموعههای کوچک و بزرگ خارجی شانزدهمین دوره از نمایشگاه بینالمللی ایران پلاست هم، یکی از پر رفت وآمدترین غرفهها را داشت، در «سالن ملل» این نمایشگاه با هارمونی متفاوتی از طرح و رنگ، هر بازدیدکنندهای را به سمت خود میکشاند و البته فرصتی را نیز مهیا ساخت تا گپ و گفتی دوستانه با سیدرضا حسینی، مدیرعامل آنیلپک که کارشناس اقتصاد، تحلیلگر بازارهای تجاری و کارآفرین مستقل صنعت چاپ و لیبل و در رشتههای مدیریت، بازرگانی و کسب و کار هم صاحب کرسی تدریس است، داشته باشیم و دور میز «گفتمان و همگرایی تجاریِ»، درباره صنعت«آیامال»، شاخصهای توسعهای و موانع موجود بر سر راه آن، بحث و تبادل نظر کنیم. در خوانش این گفتوگو که چشماندازی شفاف از این صنعت و باید و نبایدهای آن را ترسیم کردهایم، همراه ما باشید.
فعالیت و تخصص ما در وهله نخست در حوزه رسانه متمرکز بود. بعد از فعالیت تخصصی در حوزه نشر و رسانههای مکتوب و آنلاین، وارد عرصه چاپ مطبوعات شدیم. اما بعد از چندین سال و با توجه به افولی که در حوزه رسانههای مکتوب رخ داد به این فکر افتادیم که زمینه کاریمان را تغییر دهیم و وارد حوزه بستهبندی شویم که در آن زمان با توجه به شرایط موجود، بهترین انتخاب بود. کمااینکه وقتی وارد حوزه بستهبندی شدیم قصد داشتیم در حوزه بستهبندی دارو فعالیت کنیم. اما با تحلیل بازار از فعالیت در این زمینه منصرف شدیم و البته این پایان کار ما نبود. سالهای متمادی فعالیت در حوزه خبری و ژورنالیستی کمک کرده بود تا بتوانم به شناخت خوبی از راهها و مبادی کسب اطلاعات برسم؛ بنابراین با یک آنالیز دادهای از آمارهای مبادی ورود و خروج کالا و با واکاوی دقیق اقلام وارداتی مورد نیاز کشور به سمت لیبلها کشیده شدیم و تجاربمان در زمینه صنعت چاپ هم نشان میداد که صنعت لیبل، بازار فوقالعاده بکری در ایران است و سرمایهگذاری در این بستر تولیدی ـ تجاری میتواند کشور ما را از وابستگی به واردت نجات دهد. بنابراین ریسک سرمایهگذاری در این صنعت را پذیرفته و وارد حوزه تولید و چاپ لیبل شدیم.
بیشک، یکی از قدرتمندترین حوزهها در صنعت بستهبندی، لیبلینگ یا همان برچسب است. این بخش، سهم قابل توجهی از صنعت بستهبندی را به خود اختصاص داده و برای اکثر صنایع فعال، به عنوان یک صنعت واسطهای عمل میکند. در واقع، دامنه اثرگذاری و اثرپذیری این صنعت به شدت بالاست و به همین دلیل سرمایهگذاری ارزی ما در آن نیز ثمربخش بود. به نحوی که اینک حدود ۸۰ درصد از نیاز داخلی بازار را آنیلپک تأمین میکند و میزان واردات لیبل از ترکیه و چین را به شدت کاهش داده است. البته این دستاورد به سادگی میسر نشده است. زمانی که ما وارد این صنعت شدیم، IML، صنعتی نوپا و نوظهور حتی در در جهان بود. قبل از ورود و ظهور IML، در ایران نیز، صنعت چاپ(چاپ و دایکات لیبل) آمادگی کافی برای مواجهه با یک بازار پرتقاضا را نداشت و لیبلها، رویکرد بازارمحوری مطابق با خواست جهانی را نداشتند. اما وقتی که امکان تولید لیبلهایی با ویژگی همگونی با ظروف فراهم آمد(ظرف و لیبل یکی شدند) و شرایط چاپ «آیامال» در چاپخانههای ایران مهیا شد، بازار به یکباره رشد و جهشی قابل تأمل در تولید ظروف IML، را تجربه کرد. کمااینکه، قبل از مهیا شدن بستر تولید و توسعه لیبلهای داخلی با کیفیت، ایران بازار هدف صادراتی بسیاری از کشورها چون ترکیه و چین بود و واردات لیبل، آنچنان دارای ریسک بود که ترس از همخوانی و عدم عرضه و تقاضا، واردکننده را گاه مجبور میکرد آنچه وارد کرده است را در انبار نگه دارد تا زمان مناسب برای عرضهی آن به بازار فراهم شود؛ کاری که عملاً خواب سرمایه بود. از اینرو، وقتی امکان تولید این نوع از لیبل در کشور برای شرکتهایی محدود اما توانمند چون آنیلپک فراهم آمد و به سمت این بازار ترغیب شدند، تولید با توسعه دو بعدی همراه شد و اینک این توسعه در بعد افقی و تنوع محصول به شدت محسوس و ملموس شده و به موازات رشد چاپ، ظرفیت تولید ظروف IML هم برای بازارهای مختلف بالا رفته است و البته این یک بعد ماجراست. بعدِ قابلِ تأملتر آن، بحث تکنولوژیکی و دانش این صنعت است. از روزی که ما فعالیت خود را با تولید محصولات IML، BML، TMLو IMD، شروع کردیم، ملاک تولید را همسویی و انطباق با استانداردهای اروپایی قراردادیم. بر همین مبنا، با فرآیند تولید و چاپ در کارخانجات و چاپخانههای اروپایی از حیث فنی، تکنولوژیک، اتوماسیون و مباحث علمی و آکادمیک، آشنا شدیم؛ آن را یاد گرفتیم، به مرحلهی اجرا درآوردیم و پس از چندین سال تلاش مستمر اکنون میتوانیم نه تنها ادعا کنیم که محصولاتی کاملاً منطبق با استانداردهای اروپایی را روانهی بازارهای داخلی و خارجی کردهایم که تمام ماشینآلات، تجهیزات فنی، رباتها، فیلمها و حتی رنگ مورد نیاز ما نیز از کشورهای اروپایی خریداری شده و تأمینکنندگان فعلی ما نیز شرکتهای مطرح اروپایی هستند که این موضوع نیز ناخواسته کمک کرده است تا سطح کیفی و تکنولوژیک محصولات و همچنین سطح دانش، مهارت و توانمندی نیروی انسانیمان همواره رو به توسعه و تکامل باشد و از ورای همکاری و تفاهمنامههای متعدد تجاری خارجی، درهای علمی خاصی به روی ما گشوده شود و سهم بیشتری از بازار تجاری جهان از آنِ ما باشد.
در بدو ورود با توجه به اخذ تسهیلات ارزی موفق شدیم، ماشینآلات مورد نیازمان را ابتدا از آلمان و بعد از گذشت دو سال از سوئیس وارد ایران کنیم که البته در این حوزه با مشکلاتی روبرو بودیم. چراکه معمولاً غربیها، فناوری را به ما میفروشند نه دانش آن را؛ اما ما موفق شدیم با ارتباطاتی که داشتیم و همچنین هزینهکرد کافی و قابل توجه به این دانش دست یابیم. علاوه بر آن، وقتی محصول شما، قابلیت انطباق کامل با محصولات اروپایی را دارد و در عین حال تأمینکنندگان تجهیزات و محصولات شما کمپانیهای مطرح دنیا هستند، بیشک تلاش خواهید کرد همگام با آخرین دستاوردها، تکنولوژی و تغییرات آنها پیش بروید و با آن همسویی بیابید. مثلاً الگوی تولیدی ما بزرگترین تولیدکننده لیبل جهان یعنی«verstraete» است. این کمپانی با بررسی تمامی فناوری و پتانسیلها، با افست ورقی کار میکند و طبیعتاً چون چشمانداز ما نیز بازارهای اروپایی است، بر مبنای انتخاب الگوهای فناوری و تجاری خود پیش میرویم. در حوزه مرکب هم. این مجتمع بزرگ صنعتی، مرکب مورد نیاز خود را با تأکید بر سطح کیفیت از سه برند و شرکت بزرگ آلمانی و یک شرکت آمریکایی تهیه میکند که ما نیز تأمینکنندگان مرکب خود را با فاکتورگیری شرکت آمریکایی به دلیل تحریمها، همان سه شرکت آلمانی زیگورگ، هوبر و اپله قرار دادهایم، در حال حاضر حدود ۸۰درصد از نیاز بازار لیبلهای درون قالبی ایران را با کیفیتهای اروپایی پاسخ میدهیم و سلامت، پایداری زیستی، ایمنی، سازگاری با محیط و اکولوژی انسانی، انعطافپذیری، تولیدِ انبوه، فناورانه محور و مقرون به صرفه، اقتصاد چرخشی، توسعهی دایرهای و غیرخطی، ارزشدهی لجستیکی و ارتقاء ادراک بصری، شناختی و رفتاری مصرفی، جزو شاخصههایی هستند که در آنالیز و متاآنالیز بازارهای مصرف و تولید، محور و مبنای تولیدات ما قرار میگیرند.در کنار آنخوشبختانه شرکت ما جزو مجموعههای جوان کشور هم به حساب میآید. بالغ بر ۲۰۰ پرسنل داریم که میانگین سنی آنها حدوداً ۳۳-۳۴ سال است و مهمتر آنکه توانمند، متخصص و آگاه به دانش و فناوریهای به روز این صنعت هستند.
خوشبختانه حدود شش ماه است که فعالیت صادراتی خود را به طور جدی و با رشدی قابل توجه آغاز کردهایم. شاید کسی صادرات لیبلهای ایرانی را باور نکند اما الان کشورهایی مانند پاکستان، قزاقستان، ارمنستان و… که لیبل خود را از ترکیه تأمین میکردند مشتریان آنیلپک هستند. بازار هدف ما نیز کشورهای اروپایی است با این استنباط و استدلال که صادرات نه تنها میتواند یک منبع درآمدی ارزی به حساب بیاید بلکه فراتر از آن میتواند یک فضای فرهنگی و علمی بزرگی را برای شرکت ما ایجاد کند؛ چرا که همکاری با طرفین خارجی بدون تردید موجب تولید محتوای فنی و علمی میشود. از طرفی آشنایی دقیقتر با استانداردهای دنیا و برقراری ارتباط بیشتر با زبان دانشی آنها نیز بر توانمندیهای صادراتی و تعامل منجر به موفقیت با شرکتهای خارجی میافزاید و اثبات میکند که صادرات، دانش مخصوص به خود را نیاز دارد. اینکه تولیدکنندهای به صِرف دانش و امکانات تولیدی خود اقدام به صادرات کند به نظر من از رویکرد و بینش تجاری مورد قبولی برخوردار نبوده است؛ چرا که موضوعاتی مانند زبان، نحوه ورود به بازار، قوانین کشورهای هدف صادراتی، اعتمادسازی در بازارهای صادراتی، مراودههای مالی، لجستیکهای صادراتی و… اهمیت بسیار بالایی دارند و نمیتوان صرفاً با تکیه بر سطح کمی یا بعضاً کیفی تولید وقتی در بخشهای چون حمل و نقل و لجستیک دارای مشکلات بزرگی هستیم، بیگدار به آب زد.
در صنعت لیبل آیامال، بدون هیچ تعارفی ما در دو موضوع دانشِ تولید و تأمینِ مواد اولیه همچنان وابستگیهای عمدهای داریم. درست است که بخشی از مواد اولیه این صنعت توسط تولیدکنندگان داخلی تأمین میشود اما همچنان کمبودهایی در این زمینه وجود دارد و در نیازهای دیگر این صنعت هم به بیرون از مرزها وابستهایم. به عنوان مثال در مرکب یا ماشینآلات. بنابراین کسب دانش تولید این اقلام، حلقه مفقودهی رشد و توسعهی این صنعت در کشور به شمار میرود. بماند که در مباحثی چون گرافیک، عکاسی، رنگشناسی و… نیز هنوز به یک سطح علمی و آکادمیک منطبق با استانداردهای جهانی در این صنعت نرسیدهایم و چه بسا دانشگاههای ما نیز توانایی پاسخگویی به این نیاز در حوزه IML را ندارند. مهمترآنکه ما در این متولی نهادی مشخصی هم نداریم که بتواند در راستای ارتقاء یا خلق دانش به صورت موثر عمل کند و عامل حمایتی باشد.
فعالیت در هر زمینهی تولیدی با سختیها و چالشهای متعددی همراه است. در حال حاضر ما با سیستم بانکی، گمرک، تأمین اجتماعی، اداره مالیات، بیمه، لجستیک کشور و حتی سازمان آب و فاضلاب و اداره برق هم مشکل داریم. اما با وجود همهی اینها، ما تمام قواعد تولید و بازار را پذیرفتهایم. تلاش خود را هم به کار گرفتهایم تا در مسیری که در آن هستیم و برایش هدفگذاری کردهایم موفق بمانیم.
نمایشگاه یک محفل و رویداد تجاری برای رایزنی، گفتمان، مذاکره و برپایی کارگاههای علمی است. ما به شخصه انتظار نداریم در رویدادهای نمایشگاهی مشتری پیدا کنیم یا فروشی داشته باشیم. همین که در بستر برگزاری چنین رویدادهایی تعامل و همسویی تجاری خود با مشتریانمان را بیشتر کنیم و انتقادات و پیشنهادات آنها را بشنویم برای ما کفایت میکند.
بله. ۸۰ درصد تولیدات ما در چرخه تأمین و تولید شرکتهایی است که در ایران پلاست حضور داشتند. در واقع، حضور آنیلپک در این نمایشگاه بیش از آنکه رویکرد بازاریابی داشته باشد، با هدف دیدار و تعامل با مشتریان، تأمینکنندگان، هیأتهای تجاری داخلی و خارجی و برگزاری نشستهای تخصصی پیرامون توسعه کمی و کیفی محصولات ما بود. کمااینکه پس از سالها تحقیق و توسعه، حالا در زمینهی دانش فنی صنعت IML نیز حرفی برای گفتن داریم. علاوه بر آن، برنامه ما در نمایشگاه ایرانپلاست، اطلاعرسانی، آگاهسازی و ایجاد حساسیت تجاری در زمینهی زنجیره تأمین این صنعت، قدرت تولید این مجموعهی صنعتی و به اشتراکگذاری توانمندیهای علمی، فنی و تجاری آنیلپک با فعالان این صنعت، بازرگانان، تولیدکنندگان، تجار و…تمامی بخشهای مرتبط با زنجیره تأمین صنعت IML بود که خوشبختانه به واسطهی این نمایشگاه فرصت خوبی هم برای دیدارهای تخصصی ـ حرفهای بین ما و سازندگان ماشینآلات تزریق، تولیدکنندگان ظروف، تولیدکنندگان مواد پلیمری و سازندگان رباتها فراهم آمد.
تا حدود زیادی. ببینید، ما در حال حاضر به شش کشور به صورت ثابت و مستمر صادرات داریم. دنبال بازارهای جدید هستیم و مقدمات صادرات محصولات ما به کشورهای بزرگ اروپایی نیز فراهم شده است. شواهد تجاری و میزان استقبال از محصولات ما در داخل و خارج کشور هم ثابت کرده که لیبلهای آنیلپک، نه تنها در مقایسه با لیبلهای ترکیهای که نسبت به لیبلهای اروپایی موجود در بازار از لحاظ کیفیت برابر میکند، در بخشهایی حتی برتری دارد و با وجود تمام مشکلات، به زودی میتوانیم سهامدار بخش بزرگی از بازارهای جهان باشیم. در واقع، تا جایی که بازار داخلی و صادرات جوابگو باشد کماکان به توسعه و تولید با کیفیتِ قابل همسویی با بازارهای خارجی ادامه خواهیم داد؛ با صراحت بر اینکه ما قطعاً برای اتصال به بازارهای جهانی و شبکه جهانی تجارت تلاش میکنیم. البته منکر آن هم نیستیم که با چالشهای بزرگی چون تحریمها و اقتصاد بسته مواجه هستیم. مواد اولیه مورد نیاز خود را باید به صورت غیرمستقیم و با دو برابر قیمت وارد کنیم یا گاهی ضررهای بزرگی برای پیشرفت بدهیم اما مهم این است که باور داریم شرایط همواره ثابت نمیماند و به طور قطع روزهای خوب هم به زودی خواهند رسید.