سید رضا حسینی/ کارشناس اقتصادی
خرما، یک محصول استراتژیک است. این میوه، طبق موافقتنامه تجاری اکوتا و پس از چارچوب توافقی«بسته ژوئیه ۲۰۰۴» از مذاکرات دور دوحه سازمان جهانی تجارت، یک کالای اثرگذار در امنیت غذایی، اشتغال، توسعه پایدار و کشاورزی محسوب میشود. به خرما، حتی «میوه بحران» نیز میگویند چون در حوادث غیر مترقبه، جزو اولین محمولههای غذایی است که به نقاط حادثه دیده ارسال میشود. این کالای کشاورزی، اما هنوز در ایران جایگاه مشخصی ندارد. کشور ما از لحاظ سطح زیرکشت در بین تمامی کشورهای خرماخیز دنیا در رتبه نخست قرار دارد اما از حیث میزان عملکرد (تن در هکتار)، فقط رتبه چهارم جهان را توانسته به دست آورد و عملاً سالهاست یک پسرفت نگرانکننده را تجربه میکند.
طبق آمار سازمان خواربار جهانی در حال حاضر بیش از یک میلیارد و ۳۵۳ هزار هکتار نخلستان در دنیا وجود دارد. میانگین تولید خرما در سرتاسر جهان، شش هزار و ۲۵۲ کیلوگرم در هر هکتار است. سالیانه حدود هشت میلیارد و ۴۶۰ هزار تن خرما از نخلستانهای موجود برداشت و روانه بازارهای متعدد میشود. کشورهایی چون مصر توانستهاند میزان تولید خرمای خود را از هر هکتار به حدود شش برابر میانگین جهانی برساند؛ و البته کشوری چون تونس که سهم اندکی در تولید جهانی دارد توانسته از صادرات خرما بیش از هفت برابر مصر بهعنوان بزرگترین صادرکننده خرمای جهان، چهار برابر امارات، سه برابر ایران و دو برابر عربستان، درآمدی ارزی داشته باشد و فقط به خاطر مدیریت مناسب و سرمایهگذاری هدفمند در صنایع فرآوری و بستهبندی این محصول، در بازار تجاری دنیا سهمخواه بزرگی شود؛ که این برای ما نگرانکننده ولی زنگ هشدار خوبی است.
هماکنون ایران بزرگترین تولیدکننده خرما در جهان است. در ۱۵ استان از کشور ما خرما کشت میشود. بیش از ۲۵۰ هزار هکتار نخلستان در ایران وجود دارد که از میان استانهای خرماخیز، پنج استان بیش از ۹۹ درصد خرمای کشور را تولید میکنند. به لحاظ سطح زیرکشت، استان سیستان و بلوچستان با حدود ۵۴ هزار هکتار نخلستان در رتبه نخست و استانهای خوزستان با ۳۵ هزار هکتار، بوشهر با حدود ۳۴ هزار هکتار، هرمزگان با ۳۳ هزار هکتار، فارس با ۳۱ هزار هکتار و جنوب کرمان با ۳۰ هزار هکتار در رتبههای بعدی قرار دارند. اما به دلیل نبود استراتژی و عدم استفاده از فناوری بستهبندی، حدود ۹۰ درصد از این خرمای تولیدی به صورت فلهای و با ارزش افزوده پایین به بازارهای جهانی عرضه میشود تا کشورهایی چون پاکستان و امارات، خریدار خرمای با کیفیت اما فلهای ایران باشند و صادرات خود را به حدود ۲۰۰ هزار تن در سال برسانند؛ یا کشورهایی نظیر فرانسه، انگلیس و هلند بدون آنکه تولیدکننده خرما باشند با وارد کردن این محصول از کشورهای دیگر و پس از فرآوری و بستهبندی مناسب، آن را با ارزش افزوده بیشتر روانه بازارهای جهانی کنند. در حالی که این پیشرانی و پیشگامی جهانی میتواند با کمی درایت سهم ایران باشد.
در طی چند سال اخیر، ایران در صنعت بستهبندی مدرن و مبتنی بر فناوریهایی چون«IML» پیشرفتهای قابل توجهی داشته و مشکلات صادراتی و ارزی خرما با توجه به وجود این چنین دستاوردهایی تا حدود زیادی قابل حل و جبران است. بیشک، دستیابی به محصولات سالم با قدرت ماندگاری بالا وکیفیت کنترل شدهتر در قالب ایجاد و بهرهبرداری از تکنولوژهایی چون تولید ظروفی با گرید خوراکى و ایمن«IML» میتواند مسیر تولید و بستهبندی خرما را تغییر و توسعه دهد و دلایل آن هم به خوبی قابل استدلال است.
بستهبندیهای مبتنی برفناوری«IML»، چهار کارکرد و وظیفه، «تکنیکی و حفاظتی، اقتصادی، تبلیغاتی واطلاعرسانی» دارند. این چهار عملکرد، با حذف مراحل بستهبندی ظروف، الصاق لیبل روی ظروف، بستهبندی دوباره و همچنین حذف هزینههای انبارش، حمل و نقل، تکرار دوباره عملیات تولید، ضایعات و… علاوه بر سرعتبخشی به فرآیند تولید، باعث کاهش هزینههای تولید، قدرتبخشی به چرخه مشتریمداری و در رأس آن، باعث حفظ ایمنی، سلامت محصول و به حداقلرساندن برهم کنش بین کالای تولیدی و بسته بندی میشوند. بر همین مبنا، ظروف«IML» برای بسیاری از صنایع و تولیدات به ویژه محصولاتی با گرید خوراکی حکم یک سلاح در بازار عرضه و تقاضای جهانی را دارد و این مهم در خصوص محصولات استراتژیکی چون خرما بعدی ملموستر میگیرد. در واقع، این فناوری میتواند نوید بخشِ آیندهای روشن در صنعت بستهبندی خرما باشد و جامعه نخلداران، صنعتگران و بازرگانان کشور را امیدوار کند. کمااینکه تولید و استفاده از ظروف«IML» مبتنی بر الزامات سازمان خوار و بار جهانی«FAQ» پیرامون قوانین بستهبندی محصولات باغی و کشاورزی است.
«FAQ» الزام کرده است: ظروف مورد استفاده برای نگهداری و بستهبندی محصولاتی چون خرما باید در برابر پروفایل محیطی و طی ذخیرهسازی، حمل و نقل و توزیع تا زمان مصرف مقاوم، بستهبندی آن انعطاف پذیر، دارای قابلیت بستهشدن دوباره بعد از باز شدن اولیه و قابل بازیافت باشد. طراحی بستهبندی منطبق بر بستهبندی ثانویه بوده و شرایط حمل و نقل در آن لحاظ شود. شاخصهای اطلاعرسانی در ظرف و بستهبندی با تمام جزئیات ملموس باشد. شاخصهای مرتبط با بازریابی و عرضه هر بسته خرما در بازار، حفظ شود.
لیبل ظروف بستهبندی مقاوم، واضح، ثابت و دارای قابلیت التزام به شاخصهای فرهنگی و ارزشهای بازار هدف باشد. در لیبل محصول، رنگ، نوع ماده اولیه بکار رفته، طراحی و تکنیک همراهی آن با ظرف، به نحوی باشد که ضمن تبیین کیفیت محصول به مشتری نهایی، به سلایق رفتاری مصرفکنندگان توجه داشته و لیبل، برندساز و عامل ایجاد احساس اعتمادپذیری باشد. و مهمتر آنکه، بستهبندی و ظرف آن به عنوان یک عملکرد تکنیکی، منجر به حداقلسازی هزینههای توزیع تا مصرف نهایی شود؛ و همه این الزامات در حالی است که ظروف «IML» از مناسبترین گریدهای پلیپروپیلن، سازگار با مواد غذائی«FOOD GRADE» ساخته و محصول بهترین پالایشگاههای داخلیاند.
پتروشیمیهای ما با ظرفیتی معادل دو میلیون و ۷۶۰ هزار تن از رشد ۴۸ درصدی ظرفیت جهانی پلیپروپیلن از مشتقات پروپیلن با پیشتازی آسیا و خاورمیانه، نقش بسزایی در تولید این الفین سبک برای صنایع پایین یا بالادستی پتروشیمی چون صنعت بستهبندی«IML» در سطح منطقه دارند. به نحوی که کاربرد این الفین در کنار مزایای این فناوری باعث شده واکنش شیمیایی در ظروف «IML» منتفی باشد و به همین دلیل بتوان آنها را ضد سرطان نامید. علاوه بر آن، این ظروف در مقابل حرارت (غیرمستقیم) تا دمای ۲۳۰ درجه سانتیگراد بالای صفر واکنش شیمیایی نداشته و بنابراین برای بستهبندی مواد غذائی و مایعات داغ؛ ایمن و استاندارد هستند. همچنین، به دلیل مقاومت بالای این ظروف در مقابل برودت و یخزدگی؛ آنها را میتوان برای نگهداری در فریزر نیز استفاده کرد.
استحکام این ظروف به دلیل استفاده از مواد اولیه و لیبلهای با کیفیت بالا بوده و در مقابل ضربه و شکستگی مقاوماند که همین ویژگی ماندگاری محصولات بستهبندی شده در داخل این ظروف را بالا برده و با سایر ظروف همسان قابل مقایسه نیست. کمااینکه، ظروف «IML» قابل شستشو و استفاده مجدد هستند و میتوان به دفعات در منازل و محل کار مورد استفاده مجدد قرار بگیرند که این ارزش بالای بازیافت و قابل استفاده مجدد بودن، باعث میشود ظروف محصولات به عنوان زباله وارد طبیعت نشده و کمک شایانی به حفظ محیط زیست کنند. مهمتر آنکه لیبل این ظروف بخشی جداییناپذیر از آنهاست و این خود بر مزیتهای محصولی که با ظروف«IML» بستهبندی میشود، میافزاید.
چون با آن، پروسهی تولید کوتاه، سریع، انبوه و اقتصادی میشود. قابلیت همگونسازی محصول با بازار جهانی را فراهم میآورد. منجربه افزایش بهره وری و راندمان تولید میشود. نیاز به هزینهکردن منابع برای فرآیندهای ثانویه را از بین میبرد. قابلیت سفارشیسازی محصول را به مشتری میدهد. با حداکثر کیفیت و گرافیک، محصولات را جذاب، گیرا و مشتریپسند میکند. دوام و ماندگاری محصول را بالا میبرد. مقاومت بالایی در برابر عوامل فیزیکی و محیطی مخرب ایجاد میکند و قدرت بازاریابی خاموش و وفادارسازی مصرفکننده به محصول را افزایش میدهد.
بدینسان، اگر قصد راهبردهای خرد و کلان کشور برای توسعه صادرات وابسته به اقتصاد نخل، رفع موانع است. اگر سیاستگذاران و کارگزاران عزم جدی دارند جایگاه متزلزل شده ایران که به خصوص طی دو سال اخیر باعث کاهش تولید و صادرات خرما شده است، را تقویت کرده و توسعه ببخشند؛ در اولویت اول، میتوانند نگاهی جدید به صنعت بستهبندی این محصول و فناوری هایی چون«IML» داشته باشند که بیاغراق موثرترین کار نیز خواهد بود. همه ما خوب میدانیم که ۷۰ درصد تجارت خرما در کیفیت بستهبندی آن نهفته است، ولی در حال حاضر به غیر عرضه فلهای آسیبزا، صنایع ساخت مواد بستهبندی خرما از دقت لازم برخوردار نیستند. هنوز استفاده از روشهای سنتی و غیرمکانیزه در ایران بسیار متداول است.
هیچگونه طراحی در شکل و فرم بستهها وجود ندارد. چاپ روی بستهها بسیار ابتدایی است. رنگ بستهها بر اساس سلیقه کشورهای خریدار و مشتریان نیست. بستهبندی خرما بیشتر به صورت بستههای ثانویه است، تعداد معدودی از کارگاهها خرما را ضدعفونی میکنند. ۷۰درصد شرکتهای بستهبندی خرما به علت نداشتن امکانات و توان مالی کم، صادرکننده اصلی و مستقیم نیستند و معمولاً از طریق واسطهها اقدام به صادرات محصولات خود آن هم به قیمت بسیار ناچیز میکنند. علاوه بر آن، بالابودن هزینههای بازاریابی و بازاررسانی، پایین بودن سطح دانش فنی و تخصصی تولیدکنندگان و نبود تبلیغات از مهمترین عوامل رضایت بخش نبودن وضعیت صنعت خرمای کشورمان است و باعث شده بستههای خرمای ایران قابلیت رقابت با خرمای صادراتی سایر کشورها را نداشته باشد. غافل از اینکه با سرمایهگذاری و بهرهگیری از تکنولوژی بستهبندی و چاپ لیبل«IML» به جای چرخیدن دور خود و تکرار یه سلسله از اقدامات بیثمر، همه مشکلات نامبرده در زمینه بستهبندی را میشود توأم با هم حل کرد و از صرفهجوییهای اقتصادی کسب شده برای رفع دیگر مشکلات چاره اندیشید.